یادداشت های روزانه (85)

حب «من» در همه ابعاد حد یقف ندارد.

نزدیک به شش سال است که شبهای جمعه تفسیر کتاب شریف معراج السعاده را داریم چند . هفته ای است که موضوع مباحث به ( دوست داشتن مدح و ثنا ی دیگران نسبت به خود و کراهت داشتن از هر گونه ایراد و مذمت از طرف دیگران نسبت به خود) رسیده است . بنا به تقاضای دوستان بخش اول ملخص گفتاربه شرح ذیل است:
اکثر انسانها دوست دارند قلوب مردم را تسخیر کنند و در دلهای آنان نفوذ و جایگاهی پیدا کرده و در صورت امکان مالک دلهایشان باشند و نظر آنها را به خویشتن جلب نمایند، لذا همت و تلاش برای این مسئله مسابقه ای را در دنیای انسانیت در ابعاد مختلف ایجاد نموده است . انسانها در ابعاد گوناگون تسخیر قلوب دیگران را نشانه می روند ، در علم ، صنعت ، ورزش ، ثروت ، زیبایی ، هنر ، سیاست ، مذهب ، و .... بسیاری از مبارزات و مسابقات ، تقابل ها با هدف از دور خارج کردن دیگران و سرآمد شدن خود است ، یک سیاستمدار ، ورزشکار ، هنرمند ، دانشمند ، ثروتمند یا حتی عالم دین یا مدیر یا .... می خواهد در محدوده خود و حتی فراتر از آن اول باشد و قلوب دیگران را تسخیر نماید تا به اشباع برسد . در این مورد هم حد یقف ندارد ، بالاتر را جستجو می کند و در مسیر اشباع سیراب شدنی ندارد ، حتی در عبادت . منقول است که علامه طباطبایی از استادش مرحوم قاضی سئوال کرد - نقل به مضمون - ( نماز می خوانم که من بالا روم ، روزه می گیرم که من ارتقاء پیدا کنم ، حتی عبادتها هم من ، من ، ..... این شوم و آن شوم . آیا این من حجاب نیست ؟ مرحوم قاضی فرموده بود همه گرفتاریم مگر عده قلیلی که از این من عبور کرده و این حجاب را گذر کرده باشند . اما این حجاب ، از نوع حجاب ظلمانی نیست و در زمره حجابهای نورانی قرار دارد ) .
بنا براین حب من در همه ابعاد حد یقف ندارد ، و انسانیت را در حجاب ظلمانی قرار داده مگر افراد اندکی از جامعه میلیاردی بشر را که از این حجابهای ظلمانی رهایی پیدا کرده اند . در طول تاریخ بشری اندکی از انسانها حتی از حجابهای نورانی هم عبور کرده اند . سر منشاء فسادها حب من است و اگر حضرت فرمود : «حب الدنیا راس کل خطیئه» ، در واقع حب الدنیا از حب من آغاز می شود وصول به امیال من طلب دنیا در دستور کار قرار می گیرد . در مقابل فردی که قلب اش را جایگاه دیگران می نماید و دیگران در نزد او جلوه ای دارند ، یا در واقع در آنها کمالاتی دیده و احساس می کند آن فرد دارای ارزش های قابل توجه است و از ارزشهایی بر خورداراست مثل علم و تقوا و زهد و شجاعت و حق طلبی و ... یا مردم تصور و تخیل می کنند ویژگی های این افراد کمال است ، مثل مال و ریاست و سلطنت و ....مردم پیوسته از گمانها و باورهای خود تبعیت می کنند وقتی که فردی از صفتی برخوردار باشد و این صفت از نظر دیگری کمال محسوب شود به اندازه ای که آن کمال میزان و ارزش گذاری نزد شخص داشته باشد به همان اندازه از فضای خانه قلب خود را در اشغال او قرار می دهد و فرد متصرف از این پیشروی و توسعه (من ) لذت می برد چون (من) بزرگتر شده و بهترین پذیرایی و تغذیه برای نفس شیطانی با این نوع تصرفات تغذیه است .

از یادداشت های روزانه، فوریه ۲۰۱۱