یادداشت های روزانه (84)

نه زمین گنجایش مرا دارد و نه آسمان، ولی دل مومن، گنجایش من را دارد.

در حدیثی مشهور قدسی خداوند می فرماید : «لم يسعني أرضي ولا سمائي، ووسعني قلب عبدي المؤمن الليّن الوادع» (إحياء علوم الدين للغزالي، ج 3، ص 16.)
یا درحديث دیگر آمده است قلب المؤمن: «قلب المؤمن بيت الله » يا آمده است «قلب المؤمن عرش الله » يا «قلب المؤمن كالمرآة إذا نظر فيها تجلي ربه »
بدبن معناست که هیچکدام از موجودات عالم قابلیت این را ندارند که جمال محبوب را دریافت کنند مگر قلب مومن. قلب مورد نظر در این گفتارموجودی مادی یا به عبارت دیگر قلب صنوبری نیست بلکه ظرفیت اش فراتر از گستره عالم است ، خداوند در قرآن کریم سوره شعراء آیه ۱۳۴ می فرماید : «نزل به الروح الامین علی قلبک» ، در روایتی از امام حسن مجتبی علیه السلام منقول است که فرمود: بدلیل اینکه خداوند قلب رسول الله را از قلوب دیگران بزرگ تر دید ، او را رسول خاتم قرار داد. یا می بینیم در جای دیگر قرآن کریم فرموده است : الم نشرح لک صدرک مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر آیه مبارکه در جلد 20 المیزان می فرماید :
و از جمله موارد استعمالش (شرح صدر) است ، كه معنايش باز شدن و گستردگى سينه به نور الهى و سكينتى (آرامشی) از ناحيه خدا و روحى از او است ، و در قرآن فرموده : الم نشرح لك صدرك و نيز فرموده : فمن شرح اللّه صدره .
ترتب آيات سه گانه اول سوره انشراح كه مضمون هر يك مترتب بر آيه قبل است ، و سپس تعليل آنها به آيه( فان مع العسر يسرا)كه از ظاهرش بر مى آيد كه با وضع رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در اوائل بعثتش و اواخر آن منطبق باشد، و سپس تكرار اين تعليل و نيز تفريع دو آيه آخر سوره بر ما قبل همه شاهد بر آنند كه مراد از شرح صدر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) گستردگى و وسعت نظر وى است ، به طورى كه ظرفيت تلقى وحى را داشته باشد، و نيز نيروى تبليغ آن و تحمل ناملايماتى را كه در اين راه مى بيند داشته باشد، و به عبارتى ديگر نفس شريف آن جناب را طورى نيرومند كند كه نهايت درجه استعداد را براى قبول افاضات الهى پيدا كند.
در این صورت متصرف در قلب مؤمن، حق است نه نفس . کار کن در وجود او محبوب است . قلب مؤمن خود سر نیست . هرزه گر نیست .
در حدیث قدسی داریم: ''انا عندالقلوب المنكسره'' من در قلبهای شكسته جای دارم و ''الانسان سری و انا سره'' انسان سر (با تشدید) من است و من سر او . انسان متصل قلب خود را خانه خدا می داند، مثل اینكه هیچگاه خدا از دل وی خارج نشده و هیچگاه در كعبه منزل نگزیده است. از اینروست كه انسان بر تمام پدیده های هستی برتری دارد حتی کعبه و علت برتری او همان ظرفیت قلب اوست که هیچ موجودی ندارد. لذادر حدیث قدسی می فرماید:''لایسعنی ارضی و لا سمائی و لكن یسعنی قلب عبدی المومن'' نه زمین گنجایش مرا دارد و نه آسمان، ولی دل مومن، گنجایش من را دارد. بنابراین دلی كه باز این توانایی برخوردار است كه جایگاه حضرت احدیت قرار گیرد. در سایه این عنایت و وعده الهی در چنان مرتبه ای از عرفان و محبت به خداوند قرار گیرد كه بزرگان دین و پیامبران الهی، ائمه اطهار و اولیا الله و بدان دست یافته اند.
مولانا در آن غزل زیبا حج روحانی را به جای حج جسمانی توصیه می كند چرا كه هر ذره از ذرات جهان نشانه ای از وجود اوست و دل هر انسان صاحب دلی می تواند قرارگاه حضرت حق باشد. در این غزل پیری كه دلش خانه خداست، به اعتقاد مولانا می تواند دل شمس را خانه خدا دانست و گرد آن طواف كرد.
ای قوم به حج رفته كجایید، كجایید
معشوق همین جاست بیاید، بیایید
معشوق تو همسایه دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته، شما در چه هوایید؟!
گر صورت بی صورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم كعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یك بار از این خانه برین بام برآیید
آن خانه لطیف است، نشانهاش بگفتید
از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یك دسته گل كو؟ اگر آن باغ بدیدیت
یك گوهر جان كو، اگر از بحر خدایید؟
با این همه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس كه بر گنج شما، پرده شمایید
امام حسین علیه السلام در دعای عرفه می فرماید : اِلَهی أَنْتَ الَّذِی أَشْرَقْتَ الْأَنْوَارَ فِی قُلُوبِ أَوْلِیائِكَ حَتَّى عَرَفُوكَ وَ وَحَّدُوكَ وَ أَنْتَ الَّذِی أَزَلْتَ الْأَغْیارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبَّائِكَ حَتَّى لَمْ یحِبُّوا سِوَاكَ وَ لَمْ یلْجَئُوا إِلَى غَیرِكَ خداوندا! تویی که در قلوب اولیاء و خاصانت با انواری متجلی شدی تا به مقام معرفتت برسند و ترا به یکتایی بشناسند. تو همانی که بیگانگان را از دل محبین ات بیرون راندی تا غیر از تو کسی را دوست نداشته باشند و جز به درگاهت به جایی پناه نبرند .

از یادداشت های روزانه، ژانویه ۲۰۱۱