یادداشت های روزانه (79)
انسان کامل قلب است برای جسم عالم
در قرآن وقتی سخن ازخلقت آدم به
میان آورده بعضی از تعابیر با تعابیر در باره خلقت دیگر موجودات متفاوت است.
مثلا" تعبیر در خلقت شجره طوبی آمده است که خداوند آن را با دست خود غرس کرد که دست
مفرد آمده است البته این دست فیزیک و مادی نیست و تفسیر مختص به خود را دارد.
درخت طوبی یا شجره طیبه، همان درختی است که با حضرت موسی سخن گفت وهمان درختی است
که آدم از آن خورد . و در جای دیگر آورده است که بهشت و عدن را با دست خود خلق کرد
که دست باز هم مفرد آمده است اما فقط در باره خلقت انسان دست به صورت تثنیه آمده
است درسوره ص آیه75 « قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا
خَلَقْت بیدی» کلمه «یدی» بصورت تثنیه آمده است . خداوند جهت شرافت خلقت آدم خلقت
وی را به دو دست خود نسبت داده و بین خلقت او و دیگر موجودات در خطاب فرق گذاشته
است و عمل خلق انسان را به دو دست خویش نسبت داده تا انسان را بعنوان جامع ملک و
ملکوت معرفی نماید
تثنیه برزخ بین مفرد و جمع است ، مفرد برای به جمع رسیدن از گذرگاه تثنیه عبور می
کند و جمع هم برای جمع شدن بر پایگاه تثنیه استوار می گردد ازاینجا معلوم می شود که
موجودی از طرف خداوند خلق گردیده که واسطه بین او و خلقت است . مخلوقات که مجموعه
متکثرات اند از کانال تثنیه گذر کرده اند . و انسان کامل واسطه بین فیض و شهود است
و قوام هستی به انسان کامل است زیرا به واسطه او جهان خلق شد و به واسطه او جهان
پایان می یابد در زیارت جامعه کبیره می خوانیم " بکم فتح الله و بکم یختم و بکم
ینزل الغیث..."
صدرالمتألّهين در تو ضیح حديث:( بنا أينعت الأثمار...) کتاب شریف اصول كافى
مىفرمايد: غير از نقل یعنی روایت، از راه برهان عقل هم براى ما روشن است كه پيامبر
صلىاللهعليه وآله و اهل بيت عليهمالسلام در رده علت فاعلى عالم هستند و نه فقط
علت غائى، يعنى نه فقط عالم طبيعت به هدف آنها خلق شده و هدف از خلق طبيعت، وجود
كسانى چون آنها بوده است، بلكه آنها علت تحقق عالم طبيعت هستند...
البته منظور ايشان نيز انوار اهل بيت مىباشد نه روح و نه نفس ونه وجود طبيعى
ايشان. و بدين سان است كه جملات زيارت جامعه كبيره معنى مىدهد كه: «بكم فتح الله و
بكم يختم و بكم ينزل الغيث و بكم يمسك السماء أن تقع على الأرض إلاّ بإذنه و بكم
ينفّس الهمّ و يكشف الضرّ...؛ خداوند به وسيله شما آغاز و ختم خلقت كرد و به وسيله
شما باران مىفرستد و به وسيله شما كرات آسمان را از سقوط حفظ مىكند و به وسيله
شما پريشانىها را بر طرف مىكند و مشكلات را حل مىكند...»
و همچنين جملات زيارت مطلقه امام حسين عليهالسلام كه: «بكم يباعد الله الزمان
الكلب و بكم فتح الله و بكم يختم الله و بكم يمحو ما يشاء و يثبت و بكم يفكّ الذّل
من رقابنا و بكم يدرك الله ترة كل مؤمن يطلب بها و بكم تنبت الأرض أشجارها و بكم
تخرج الأرض ثمارها و بكم تنزل السماء قطرها و رزقها و بكم يكشف الله الكرب و بكم
ينزّل الله الغيث و بكم تسبّح الأرض التي تحمل أبدانكم و تستقّر جبالها عن مراسيها،
إرادة الربّ في مقادير أموره تهبط إليكم و تصدر من بيوتكم...؛ به سيله شما خداوند
زمان سخت را دور و به وسيله شما آغاز و ختم مىكند و به وسيله شما چيزهايى را كه
بخواهد محو و يا ابقاء مىكند و به وسيله شما خوارى و ذلت را از گردن ما بر
مىدارد، و به وسيله شما زمين، درخت مىروياند و ميوه مىدهد و آسمان، باران ور وزى
مىدهد و خداوند مشكلات را بر طرف مىكند... زمين كه حامل بدنهاى شماست به وسيله
شما گردش مىكند و تسبيح خدا مىگويد و كوهها در لنگرگاه خود استقرار مىيابند...
اراده خداوند در همه تقديرات بر شما وارد و از خانههاى شما صدور مىيابند...»
انسان کامل قلب است برای جسم عالم که جمله ما سوی الله را شامل می شود و این انسان
کامل همان بیت معمور حق است که فرموده است : «ما وسعنی ارضی ولا سمائی و وسعنی قلب
عبدی المومن» بنا بر این انسان کامل در مرتبه قلب که بین حق تعالی و عالم قرار
گرفته است .
احادیث بسیاری در این زمینه داریم که توافق عقل و نقل را در این زمینه بنحو جامع می
بینیم كه بين حق و خلق طبيعت، واسطهاى در كار است. اما فلاسفه می گویند: كه آن
وسائط مجردات عالم عقل مىباشند. روايات و متون مذهبى مىگويند كه آن وسائط پيامبر
و اهل بيت عليهمالسلام هستند، و اين با هم منافاتى ندارند. زيرا در بحثهاى فلسفى
نيز معلوم است كه دو گونه عقل داريم: عقل در سلسله نزول و عقل در سلسله صعود، اولى
همان مجردات تامّ عالم بالا هستند كه به قول ابن سينا در دانشنامه و عيون الحكمه،
همان فرشتگان در زبان شرع میباشند، دومى انسان هايى هستند كه در مقام كمال به مرتبه
عقل رسيدهاند و مىدانيم كه دومى مهمتر از اولى است. زيبايى و كمال اولى خدادادى و
ذاتى است ولى دوّمى گر چه با خواست و توفيق الهى می باشد ليكن با زحمت و اختيار خود
به كمال رسيده است. همانطور كه قرآن فرمود:«يا أيها الإنسان إنّك كادح إلى ربك كدحا
فملاقيه؛ اى انسان! تو با زحمت به سوى خدا مىروى و سپس به ملاقات او خواهى رسيد.
اينها با زحمت و فعاليت به وصل رسيدهاند. روايات ما هم پيامبر صلىاللهعليهوآله
واهل بيت عليهمالسلام را ما فوق ملائكه می داند. جبرئيل وقتى به حضور پيامبر اكرم
صلى اللهع ليهوآله مىرسيد همچون بردهاى در برابر مولاى خود مى نشست .
از یادداشت های روزانه، نوامبر ۲۰۱۰
|