یادداشت های روزانه (67)

قرآن تجلی اعظم حق و صراط مستقیم بر هر خیر است 

در روایت آمده است : «ان للقرآن ظهرا و بطنا" و لبطنه بطنا" الی سبعه ابطن »*
قرآن دارای ظاهری است که ما با ظاهر آن انس داریم و دارای باطنی است که آن باطن هم از باطنی برخوردار است تا هفت بطن . به تعبییر مولانا ظاهر قرآن همانند ظاهر اشخاص است اما جان او برای ما ناشناخته است.
پیامبر فرمود: من جوامع الکلم را برای شما آوردم . جوامع الکلم بدین معناست که هرچه انسان بخواهد در این قرآن وجود دارد ، حال اگر مکشوف مانیست به مرحله کشف نرسیدیم . قرآن صورت حقیقت محمدیه (ص) و جامع همه کتب آسمانی است . صورت حکم ، علم محیط به اشیاء است که برای تادیب و تقویم گوهر وجودی انسان آمده است . این کتاب تجلی اعظم حق و صراط مستقیم بر هر خیر است . قرآن مادبه است که برای اغتذای روح انسان گسترده شده است . این کتاب صورت کتبیه انسان کامل است و قرآن مکنون صورت عینیه انسان کامل است . هر کس به هر اندازه که قرآنی است به همان مقدار انسان است زیرا انسانیت را همانند قرآن معارج غیر متناهی است لذا اگر در کلام فاطمه زهرا (س) ام الانوار والفضائل آمده که در فهم هیچ چیز از قرآن معطلی ندارد یعنی تمام اسرار کتاب بی پایان حق برایش مکشوف است و به عبودیت مطلقه رب مطلق درآمده است .
این کتاب شریف در مرتبه هویت ذاتیه الهی همان علم ذاتی حضرت حق است که در مقام انزال، از آن غیب ذاتیه تنزا نموده است و در اولین مرتبه ظهور به عالم مشیت قدم نهاده است تا با طی مراتب به صدر مشرح محمدی (ص) تنزل یافت .
ابن عربی پدر عرفان اسلامی در کتاب فتوحات مکیه می فرماید : «و فی القیامه منابر علی عدد کلمات القرآن و منابر علی حروفه یرقی فیها العلماء بالله ...»
اهل قرآن را در قیامت منابری از نور است که درجات منبرها یعنی پله های آنها به عدد آیات قرآن است و همچنین منابری بر عدد کلمات قرآن و منابری بر عدد حروف قرآن است هر کسی به مقدار آنچه از قرآن در سینه اش حفظ کرده است بر این منابر صعود می کند و بدین صعود وجودی از اهل موقف قیامت متمایزند زیرا که محل تجلی و ظهور قرآنندو همه قاریان کتاب الله در سکوت تام به تلاوت آیات و سور و کلمات و حروف قرآن گوش فرا می دهند.در صف اول دردر پیشگاه حق متعال در مجلس تلاوت گروهی قرار دارند که شبیه ترین آنها به حق اند که در صورت قرآنی در آمده اند که با سکوتی خاص از دیگران متمایزند و ساعتی لذت بخش تر برای آنان به غیر از این نیست .

* عوالي اللئالي م4 ص 107