یادداشت های روزانه (63)

انسان عالم و عامل فقط از طریق عقل سامان می یابد 

همانطور که گفته شد عقل وقتی نظری بود سوق انسان به علم میسر می شود . البته فراگیری علمی از متافیزیک که از توانایی دیگر نیروهای موجود در انسان خارج است ، وقتی عملی بود ، به پردازش دانش نورانی و به روشنایی مراکز تاریک ساختمان وجودی انسان می پردازد و انسان را به عاملیت پرورش می دهد . نتیجه اعمال عقل در وجود انسان ، وصول انسان است به جایگاهی که شایسته شانیت اوست که از آن در قرآن حکیم به مقام خلیفه الله تعبیر شده است.
پس انسان عالم و عامل فقط از طریق عقل سامان می یابد وعقل که هادی است ، از نام مبارک الهادی تغذیه می کند.
در مقابل عقل ، وهم است که مظهر و تجلی نام" مضل" است که انسان را از اوج به زیر می کشد.
اگر در قرآن شریف سخن از جمعیتی از انسانها به میان می آید که در خسران هستند و از ایمان بی بهره اند ، به دلیل آزادی وهم از عقال عقل است . اگر وهم در وجود انسان آزاد شود انسان هم به خویش آسیب جدی می رساند ، هم به اطرافیان و هم به جامعه انسانی . چون غضب و شهوت تحت فرمان او هستند و او در چنبره جنود شیطانی است . جنود شیطانی از منبع ضلالت تغذیه میکنند و این ضلالت منبع تغذیه "وهم" هم خواهد بود که نتیجه این ضلالت چیزی جز سقوط از عظمت انسانی به مرتبه ای پائین تر ازمرتبه بهائم نخواهد بود.
عارفان و اساتید علم اخلاق وقتی که فرق بین روح ونفس را تبیین می کنند می فرمایند : انسان وقتی که تعلقش به قوای حیوانی است و انسان متعلق به بدن می شود "نفس" نام می گیرد از آنجهت که متعلق به دیار ارسال های الهی و عالم متافیزیکی است عقل نام دارد که از آن به روح هم تعبیر می شود.
اگر سخن از جهاد اکبر به میان آمده در واقع تقابل بین عقل و نفس است .
امام غزالی در کتاب "مدارج قدس" می گوید: نفس اطلاق بر تمام صفات مذمومه که همان قوای حیوانی انسان که در مقابل قوه عاقله انسان است قرار می گیرد.
تا زمانی که در خانه جان انسان بساط تنازع بین نفس حیوانی وعقل باشد جان انسانی جایگاه نفس مطمئنه و آرامش نخواهد بود .

از یادداشت های روزانه، آوریل  ۲۰۱۰