یادداشت های روزانه (62)
عقل انسانی مظهر اسم شریف" الهادی" است و تنعم انسان به هدایت الهی فقط از جدول
آن به جان انسان سریان دارد
عقل انسانی که کرام قوای وجودیه انسان است و موجب عزت انسان و تبریک به
خداوندگار هستی است ، مظهر اسم شریف" الهادی" است و تنعم انسان به هدایت الهی و
دروازه هدایت قرآنی به جان انسان وآبیاری معنوی وجود انسان و برخورداری از لذائذ
آنسویی و نوشیدن شراب الهی فقط از جدول آن (عقل) به جان انسان سریان دارد و انسان
را متنعم به بهترین اطعمه و اشربه الهی که اکل شرب آنها پرواز به دیار دوست است را
به دنبال دارد.
از جدول عقل شستشوی جان با هفت آب ولایروبی آن از هفت آلودگی و صیقل و جلای جان از
زنگارهای کینه و حقد و... و و نجات وهم و شهوت و غضب از اهریمن جان و عقال آنها
وآزادی جان از حیل شیطانی از جان و ورود جنود الهی به جان انسان ، خانه های اهریمنی
جان تخریب گشته و بر روی ویرانه های طغیان جان ، خانه ای همانند ساختمان عاشقان و
در همسایگی آنها بنا می گردد. اینجاست که جان انسان آماده پذیرایی خوبان است ، مطار
ملائکه شده و آماده پذیرایی از لیلی است که با جام شراب الهی وارد می شود وبساط
نوشیدن شراب طهور را برپا می کند «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا »
(سوره انسان 76 / 21) در رابطه با علامه طباطبائی ، علامه تهرانی در کتاب مهر تابان
بدین مضمون می گوید :
«یکى از رهـنـمـودهـاى مـرحـوم قـاضـى، عـبادت و بیتوته در مساجد و مکانهاى متبرکى
مانند مسجد کوفه و سهله بود: مـرحـوم قـاضـى شـاگـردان خـود را طـبـق مـوازیـن
شـرعـیـه، بـا رعـایـت آداب بـاطـنـیـه اعمال و حضور قـلب در نمازها و اخلاص در
افعال، به طریق خاصى دستورات اخلاقى مى دادند و دلهاى آنان را آماده براى پذیرش
الهامات عالم غیب مى نمودند. خود ایشان در مسجد کـوفـه و سـهـله حـجره داشتند و
بعضى از شبها را به تنهایى در آن حجرات بیتوته مى کـردنـد و شاگردان خود را نیز
توصیه مى کردند بعضى از شبها را به عبادت در مسجد کـوفـه و یا سهله بیتوته کنند و
دستور داده بودند که چنانچه در بین نماز و یا قرائت قـرآن و یـا در حـال ذکر و فکر
براى شما پیشامدى کرد و صورت زیبایى را دیدید و یا بـعـضـى از جـهـات دیـگـر عـالم
غـیـب را مـشـاهـده کـردیـد، تـوجـه نـنـمـایـیـد و دنـبـال عـمـل خـود بـاشـیـد.
اسـتـاد علامه طباطبایی مى فرمودند: روزى من در مسجد کوفه نشسته بودم و مشغول ذکر
بودم. در آن بین، یک حوریه بهشتى از طرف راست من آمد و یک جـام شـراب بهشتى در دست
داشت و براى من آورده بود و خود را به من ارائه مى نمود. همین کـه خـواسـتـم بـه او
تـوجـهى کنم، ناگهان یاد حرف استادم افـتادم و لذا چشم پوشیده و تـوجـهى نکردم. آن
حوریه برخاست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف کرد. من نـیز توجهى
ننمودم و روى خود را برگرداندم. آن حوریه رنجیده شد و رفت و من تا به حال، هر وقت
آن منظره به یادم مى افـتد، از رنجش آن حور متاثر مى شوم .»
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی * * * گر سوی مستان می روی مستانه شو
مستانه شو
عقل همانند دروازه دو طرف دارد از آن جهت که با خارج از ساختمان انسان که معشوق است
مرتبط است و دریافت های ملکوتی دارد حکماء الهی از این جهت او را عقل نظری می گویند
از آن جهت که عمل به دریافت های ملکوتی و پردازش آنها در جان انسان می نماید عقل
عملی گویند .
بنا براین و قتی که امام صادق علیه السلم در جواب کسی که سئوال کرد ما العقل ؟ عقل
چیست ؟ فرمود : ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان یعنی از آن جهت که با حق مرتبط
است و اوامر و نواهی را دریافت می کند عالم میشود و از آن جهت که اکتساب جنان می
کند عامل می شود ، لذا عالم عامل ارزش دارد و عالم غیر عامل مانند درخت بدون میوه
است .
از یادداشت های روزانه، آوریل ۲۰۱۰
|