یادداشت های روزانه (103)

انسان و اسم اعظم

 با دارا بودن انگشتر منقش به نام اسم اعظم انسانی دارای اسم اعظم نمی شود . همه اسماء الهی اسم اعظمند و هر موجودی به اندازه سعه وجودی خویش دارای اسم اعظم است . اما اسم اعظم مشهور که انسان قدرتی الهی و علمی الهی وکلامی الهی داشته باشد با انگشتر منقش صاحب اسم اعظم نمی شود، بلکه برای بسیاری از انسانها حجاب هم هست . انسان زمانی دارای اسم اعظم می شود که خودش به اقیانوس توحید و دریای اسماء الهی اتصال حقیقی داشته باشد و همه وجودش از فضولات شیطانی لایروبی شده تا به اسم اعظم حقیقت وجودیش دست پیدا کند .
بخشی از خلقت او از جنس فرشتگان است که این گوهر مهمترین بخش خلقت اوست که از « امر رب » خداست . بعض از فرشتگان الهی قدرت غیر متصور و غیر قابل فهم دارند که انسان خلیفه الهی می تواند از آنها بالاتر قرار گیرد و قدرتش برتر از آنها باشد به شرطی که اسم اعظم وجودش را در حقیقت وجودی خویش پیدا کند نه در بین انبار الفاظ جانش ، چون با دارا بودن لفظ اسم اعظم انسان صاحب آن نخواهد بود . باید قفل مرموز جان را باز کرد و اسم اعظم را پیدا کرد و از طریق آن سفر به ملکوت را آغاز کرد . بدون دارا بودن آن پرواز ملکوتی میسر نخواهد شد . البته باید توجه داشت که لفظ اسم اعظم یا مفهوم آن ملاک نیست ، بلکه ملاک انسان در پاکی و اتصال به حضرت حق به مرحله ای برسد که لیاقت اجابت الهی را پیدا کند .
علامه طباطبایی(ره) در تفسیرالمیزان جلد 8 صفحه 372 می‏فرمایند: «اسمای الهی و مخصوصاً اسم اعظم گرچه در جهان موثرند و اسباب برای نزول فیض و رحمت های الهی می‏باشند ولی تاثیر اولاً و بالذات از ذات حق تعالی در این عالم است که از فلان زبان دال بر آن حقایق و یا تاثیر به معنای مفهوم متصور در اذهان باشد.» معنای این سخن آن است که خدای سبحانه فاعل و بوجود آورنده همه اشیا است و به وسیله صفت کریمی که اسم مناسب با فعل است تاثیر می‏کند ، نه تاثیر وی از آن لفظ اسم یا صورت مفهوم در ذهن یا صفت دیگری غیر از ذات باشد.
رواياتي وجود دارد كه "بسم اللّه الرحمن الرحيم‌"، به اسم اعظم‌، نزديك‌تر است يا اسم اعظم در آية الكرسي و اوّل سورة آل‌عمران است‌، و نيز، روايتي كه مي‌فرمايد: حروف اسم اعظم‌، در سورة حمد، پراكنده است و امام‌، آن حروف را مي‌شناسد و هر وقت بخواهد آن را تركيب نموده با آن دُعا مي‌كند و دعايش مستجاب مي‌شود و روايات ديگر كه در اين‌باره آمده است‌. اما همان گونه كه گفته شد، تأثير حقيقي‌، تنها مربوط به لفظ آن اسم نيست و اسماي الهي و بخصوص‌، اسم اعظم او، با وجودي كه در عالم مؤثر بوده و وسيلة فرود آمدن فيض ذات خداوند متعال است‌، اما اين تأثير، به خاطر حقايق اين اسما است‌، نه الفاظشان. از اين رو، همة توجه به كار برنده اسم اعظم‌، بايد بر آن حقايق تمركز يابد، نه بر ظاهر اسم‌.
هر کس از تمام اسباب غیر الهی منقطع شد و برای حاجتی از حوایج به پروردگار خویش متصل شوداین فرد در حقیقت با آن اسم مناسب با حاجت خویش متصل می‏شود، آنگاه آن اسم زیبای خدا مطابق با حقیقتش تاثیر می‏کند و نظام خلقی تابع و مقهور فرمان اوست و طبق اراده او که اراده الهی است فرمانبر او خواهد بود
ای طـالب اسم اعـظم، ایـن نام
بـگـشـا در این طلـسـم مـحکم
مـفـتـاح جهـان گـشا به دست آر
مـعـنـی صریـح و اسم مـبـهـم
بینی که همه به تو مضاف است
بینی که تویی خود اسم اعظم
در جـام جـهــان نـمــای بــاقـــی
می‌بـیـن رخ جـان فزای ساقی
اگر ولی خداوندو یا نبی الهی علیه‏م السلام مظهر اسم اعظم می شود دلیلش را در کتاب اصول کافی اینگونه بیان میدارد :
از امام محمدباقر ـ علیه‌السلام ـ منقول است که فرمودند: «مجموعه کمالات حق را که تمام عوالم هستی در کنار هم دارا هستند، انسان کامل یکجا و به تنهایی داراست انسان کامل جامع بین عوالم غیب و شهادت است عالم در حقیقت مظهر عین ثابت انسان کامل و حقیقت محمدیه است «ان اسم الله الاعظم علی ثلثة و سبعین حرفا... و نحن عندنا من الاسم الاعظم اثنان و سبعون حرفا و حرف واحد عندالله تعالی استأثر به فی علم الغیب عنده» یعنی اسم اعظم 73 حرف است که 72 تا از آنها نزد ماست و یک حرف آن نزد خداوند متعال است امام حسن عسگری ـ علیه السلام می فرمایند:ـ«اسم الله الاعظم ثلاثة و سبعون حرفاً، ...و عندنا منه اثنان و سبعون حرفا و حرف عندالله، مستأثر به فی علم الغیب» امام بر این عقیده‌اند که اسم مستأثر منطبق با وجه غیبی فیض اقدس است. و نتیجه تجلی غیبی احدی حق که این وجه با جهت غیبی و بطون اسم اعظم نیز متحد است و لذا اسم مستأثر همان وجه غیبی و بطون اسم اعظم است. چنانچه در روایات نیز به عنوان حرفی از حروف اسم اعظم معرفی شده است
عطار نیشابوری در باره اسم اعظم می گوید:
آن کیست برآن سپهر اعظم
وآن کیست ورای هردو عالم
از خاک یکی سواد انقد
وزآب درو بلاد احکم
کم کار ولی درو جهان گم
گمنام ولی دو کون ازو کم
دربارگه جلال مفرد
در جلوه گه جمال محرم
در نور جبینش حج اکبر
در نقش نگینش اسم اعظم
جایی مرو و بخود فروشو
در نسخه تست(قرآن) این لغت ضم
در حرف نخست( باء)باز یابی اسرار زمین و آسمان هم
گر بر سر این معما افتاد دلت زهی مکرم
خوش باد شبت خجسته روزت
رو رو که جهان شدت مسلم
قیصری به نقل از ابن عربی می‌فرماید:
اسم اعظم در تمام مراتب مادون خود سریان دارد و در حقیقت تمام مراتب هستی مادون اسم اعظم، از عالی تا دانی، مظهر و مرتبه‌ای از آن حقیقت اعظمند
«عندی ان الاسم المستأثر ایضا له اثر فی العین الا ان اثره ایضا مستأثر»
عرفا متفقند بر این که موجودات هم با واسطه و هم بی‌واسطه با حق مرتبط می‌باشند و از آن کسب فیض می‌نمایند. رسیدن فیض حق به هر موجودی بدون واسطه، از طریق «وجه خاص» و ارتباط خاصی است که موجودات با حق دارند و کسی به کیفیت آن علم و آگاهی ندارد
امام رضا علیه‏السلام فرمودند:
إنَّ بِسمِ اللّه‏ِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أقرَبُ إلَى اسْمِ اللّه‏ِ الأْعظَمِ مِن سَوادِ الْعَینِ إلى بَیاضِها؛
بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم، به اسم اعظم نزدیک‏تر است از سیاهى چشم به سفیدى‏اش. (عیون أخبار الرضا، ج 1)

از یادداشت های روزانه، سپتامبر ۲۰۱۱