یادداشت های روزانه (100)

انسان درختی پاژگون، ریشه اش در عالم ملکوت و تنه اش در زمین است

 انسان درختی پاژگون، ریشه اش در عالم ملکوت وتنه اش در زمین است ، آن به آن از عالم ملکوت تغذیه ویژه می کند لذا منعم به دانش های متافیزیکی است اگر در بعضی گفتارها می بینم که گفته اند :حکمت و فلسفه همانند درختی است که ریشه اش مابعد الطبیعه و تنه اش طبیعی و شاخه هایی که از این تنه بیرون می آیند علوم مختلف است .
اگر انسان ملقب به فیلسوف وحکیم شده است بدلیل اینکه ما بعد الطبیعه و عوالم متافیزیکی را در عالم ملکی تبیین می کند و همه حکمت سرای هستی را از مرکز اصلی حکمت یعنی خزانه غیب الهی اخذ و در عالم ناسوتی ارائه می دهد. گرچه فهم گفتارحکیم برای ناسوتیان ثقیل و در بسیاری موارد غیر قابل ادارک است بدلیل نگاه ناسوتی به هر کوی و برزن کردن است اگر فرمود : انا مدینه العلم یا جای دیگر فرموده است : انا مدینه الحکمه یعنی دانش و حکمت سرای هستی از خزانه غیب در جان اواستقرار یافته مثل اینکه تمام خزانه غیب در جهان مادی قرار گرفته اما انسان مادی در جایگاه بهره برداری نیست و درب ورود را ازحیز انتفاء تشنگان مسدود نموده است. کسی که به معرفت کامل حکمت دست پیدا کند فیلسوف و حکیم است و فیلسوف کامل پیامبر وامام است که به همه رازهای هستی احاطه علمی وحکمی دارد زیر ا خزانه کامل دانش ملکوتی در عالم ناسوت است. در قرآن هم فرمود : «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها» (البقرة‏: 31) یا در جای دیگر فرمود : «وَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ» (یس: 12) .
انسانی توانایی تغذیه از اسرار ملکوت دارد که واردات به جان ملکوتی را کنترل نماید و به چله مراقبت و ذکر بنشیند در غیر اینصورت با ورود آلودگی های این سویی منافذ اتصال دریافت پیامهای ملکوتی مسدود می شود و از دستورات توحیدی عالم ملکوت بی بهره است. لذا عرفا می فرمایند :هرچه مراقبت از جان قوی تر باشد تمثلات و ادراکات و واردات آنسویی چه در خواب و چه در بیداری زلال تر است. افرادای که از راه مراقبت ها دریافت هایی آنسوئی دارند به تعبیر عارفان همان نبوت انبائی اوست که به باطن ولایت اتصال پیدا می کند. انسانی که با مراقبت از جان ملکوتی خود و لایروبی جدول وجودی خویش اهتمام ورزد در آینه و مرآه حضرت حق می تواند خود را ببیند. به هر اندازه ای که این عبد از سعه وجودی برخوردار باشد و به هر اندازه ای که از جدول وجودی خویش لایروبی نموده باشد حق در او تجلی می کند. از استاد خود حضرت علامه حسن زاده آملی می شنیدیم که می فرمود : جدول وجودی هر شخصی اسم اعظم اوست و افراد همه عطایای ربوبی را را با این اسم اعظم دریافت می کنند.
در حدیث قدسی نبی معظم اسلام از حق تعالی می فرمایند : ««لا یَسَعُنی أَرْضی وَ لا سَمائی وَ لکِنْ یَسَعُنی قَلْبُ عَبْدِی الْمُؤْمِن». (بحار الانوار، ج 55 ص 39 روایت 61 ) یعنی هیچ جا گنجایش حق را ندارد قلب عبد حقیقی محل تجلی ظهور کامل الهی است .
مولوی در تبیین این حدیث می فرماید :
گفت پیغمبر که حق فرموده است
من نگنجم هیچ در بالا وپست
در زمین وآسمان و عرش نیز
من نگنجم این یقین دان ای عزیز
در دل مؤمن بگنجم ای عجب
گر مرا جویی در آن دلها طلب
عرش با آن نور و پهنای خویش
چو بدید او را برفت از جای خویش
شعر معروفی در ادبیات فارسی است که می گوید :
که دل یکتا حرم باشد خدا را
پس اندر وی مده جا ماسوا را
بنا بر این باید روز و شب از دل مراقبت کن، وآن رابهحق متصل نمود و این درخت پاژگون تا از ریشه اش تغذیه نکند حقایق عالم رابه نظاره نمی نشیند.
دلا یک ره بیا ساز سفر کن
زهر چه پیشت آید زان گذر کن
مگر تا سوی یارت بار یابی
دمادم جلوه های یار یابی
دلا بازیچه نبود دار هستی
همه حق است در بازار هستی
بود آن بنده پیروز و موفق
نجوید اندرین بازار جز حق .

از یادداشت های روزانه، ماه مبارک رمضان، اوت ۲۰۱۱