یادداشت های روزانه (81)

بزرگترین درس عاشورا بصیرت است

 طالب بودن جان و فطرت انسانی به سوی درستی و پاکی و حقيقت، امري الهي است. اگر درمحرم، قلب ما مبدل به خانه عشق به سرداران معرفت و ايثار مي شود و ورودی سينه مان با طاق عزا مزین مي شود، مطابق فطرت الهي است اين پاسخ طبيعي قلب و روح انساني به چنان واقعه بزرگي است. در حقيقت گام نخست، شيفتگي قلبي و اظهار محبت صميمانه است؛ چنان كه بر حسب برخي احاديث و روايات شيعي، سنگ و درخت و ابر و آب و باد كه از نظر ما، قواي تحليل عقلي و معرفت شناختي ندارند، در اندوه آنچه بر چنان امام بزرگي رفته است، سوگواري كرده و مي كنند. وَجَلّت و عَظُمَت مصيبتكَ فيِ السماوات علي جميع اهل السموات... اين اقتضاي فطري در مقابل چنان واقعه اي است.
و علاوه بر انسان همه هستی به سوگواری نشست زیرا جميع اشياي عالم تجلي اسماء حق اند و اسماء و اشيا درهم تأثير و تأثر دارند،از آنجا که مصیبتی سخت بر تجلی کامل اسماء الهی رفته است طبیعی است که تاثیرش بر همه هستی نمایان شود زیرا موجودات هستی مظهر اسماء الهی اند وقتی که کامل آنها آزرده و محزون گردد آنها هم تاثیر پذیرندو در حُزن قرار می گیرند .
اما انسان که اشرف مخلوقات است و خداوند به او نیروی عقل و اندیشه اعطاء کرده است، مهمتر از حزنی که بر او مستولی می شود نیاز به تدبر و اندیشه و تحصیل در مکتب عاشورا وبا حرکت در صراط مستقیمی که خون شهدای کربلا ترسیم نموده قدم بردارد و خود را از همه فتنه های دنیایی مصون نگه دارد بزرگترین درس عاشورا بصیرت است که از این مکتب زلال و بدون پیرایه قابل دریافت برای هر انسان پاک فطرتی است که در کنار حزن محرم دریافت می کند.

از یادداشت های روزانه،  دسامبر ۲۰۱۰