یادداشت های روزانه (69)

هدف از خلقت قرآن راهنمایی انسان و جداکردن انسان از ظلمت به سوی خداست

صداها ، تصاویر ، طعم ها ، عطرها و لمس هایی که حواس پنج گانه ما را واسطه می کند تا جان ما آنها را حس کند ، دایره اداراک و آگاهی ما را مشغول می کند و غفلتی از زیبای زیبایان را هر چند برای ما ایجاد می کند که  حجابی است بر ای سلوک سالکان طریق دوست . سالکانی که از این مرحله گذر کرده اند گرفتار حجابی به نام خود شده اند و به تعبیر شمس : «همه حجابها یک حجاب است؛ جز آن یکی هیچ حجابی نیست، آن حجاب این وجود است»
یا به تعبیر حافظ :
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
تا زمانی که شکاف و ترک در انانیت انسانی ایجاد نشود ، انسان در تاریکخانه نفس حبس است . زمانی که انانیت از میان برخاست ، لمعات انوار الهی بر سرزمین جان انسان می تابد و آن را روشن می کند . البته ذکر این نکته ضروری است که مشاهده خود را تعبیر به حجاب ظلمانی و نورانی می کنند . گرچه حجاب ظلمانی و نورانی در قالب الفاظ به راحتی قابل تبیین نیست اما به طور خلاصه می توان عنوان کرد که حجاب ظلمانی عبارت است از هر رنگ و بو و طعم و لمسی که عارض روح انسان شود وانسان را متوجه غیر خدا کند . فلسفه نزول بهترین هیه خدا به انسان یعنی قرآن این است که خداوند در قرآن سوره ابراهیم فرمود : (الر كتاب انزلناه اليك لتخرج الناس من الظلمات الي النور باذن ربهم الي صراط العزيز الحميد) اين قرآن كتابي است كه به طرف تو فرستاديم تا به اذن پروردگار، مردم را از ظلمات به سوي نور خارج كنی به سوي صراطي كه صراط پرورگار عزيز حميد است و به مقام عز او منتهي مي شود . پس اینگونه باید گفت هدف از خلقت انسان خداست و هدف از خلقت قرآن راهنمایی انسان و جداکردن انسان از ظلمت به سوی خداست ، حجاب هاي نور، حقايق غير مادي و موجودات نوري و مراتب مختلف هستند و هركدام به اندازه سعه وجودي و قابليت و ظرفيت خود، جلوه گاه وجه حق بوده و آن را نشان مي دهند.
به عبارت ديگر، در همان حال كه حجب نوري، وجه الهي را نشان مي دهند، حجاب هاي وجه او نيز مي باشند. در واقع شهود وجه حق در اين جلوه گاه نوري ، شهود وجه او در آينه هاي محدود است. در حالي كه وجه حق نه حدودي دارد و نه نهايتي، بي حد و بي نهايت و محيط است و ذات و حدود ذاتي تجلي گاههاي نوري، همانند پرده ها و قالب ها است كه در عين مظهريت براي وجه حق، مانع و حاجب از ظهور تام وجه او و مانع و حاجب از شهود كامل است.
بنابراين، شهود وجه حق در هريك از حجاب هاي نوري، شهود آن در جلوه گاهي محدود است. اگر سالك الي الله با قدم شوق و اشتياق به تعبير بهتر، با دل مشتاق به لقاي كامل تر و شهود تام، از خود مجلاي محدود و از همه جلوه گاههاي محدود بگذرد و آنها را ناديده بگيرد و از آنها غفلت داشته باشد؛ به شهود وجه حق آن چنان كه بايد نايل مي گردد.
اما اگر در همان محدوده و در همان جلوه گاه هاي محدود، متوقف گردد و به شهود بالاتر و كامل تر اشتياق نورزد، به شهود وجه حق آن چنان كه بايد نايل نمي شود و از مقصد اعلا كه مقصد بزرگان خاص است ، محروم گشته و حجاب هاي نوري كه همان جلوه گاه ها و مظاهر نوري هستند متوقف مي گردد و از سير و حركت به سوي لقاي كامل تر و شهود تام و فنا در وجه الله به نحوي كه مطلوب خاصان است باز مي ماند.
حجاب هاي نوري، حجاب هاي اشيا و حدود ذاتي خود آنها است؛ يعني، فاصله و حجابي كه در ذات خود اشيا هست و خداي متعال را از آنها محجوب مي كند همان حدود ذاتي اشيا و همان رنگ «خودي» و حدود «خودي» آنها است. به عبارت دقيق تر فاصله و حجاب حاجب، همان ذات اشيا و مراتب ذات آنها است. اگر حدود ذاتي و رنگ «خودي» موجود از ميان برخيزد و وجه الخلقي همان موجود، كنار رود و هالك شود، شاهد حضرت حق خواهد بود. در سير الي الله و رسيدن به مقام شهود و فنا، بايد با كنار زدن حدود ذاتي و ذات «خودي»، حجاب هاي نوري را كنار زد تا جايي كه همه حجاب ها؛ يعني، همه مراتب ذات خود و وجه الخلقي هستي را گذاشته و از «خود» رها شود و به شهود تام وجه الله و فناي در آن نايل گردد
در مناجات شعبانیه می خوانیم :
الهي هب لي كمال الانقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك حتي تخرق ابصار القلوب حجب النور فتصل الي معدن العظمه و تصير ارواحنا معلقه بعز قدسك

از یادداشت های روزانه،  سپتامبر ۲۰۱۰