یادداشت های روزانه (56)

ملائکه جان او هادی او به سمت نور هستند

چرا این همه اختلاف از پیدایش انسان تا کنون ؟
چرا این همه تقابل از آدم تا امروز؟
چرا این همه قتل از آغاز زندگی بشر تا کنون؟
چرا این همه کشمکش بین انسانها؟
اگر پیامبران در یک محل اجتماع نمایند این همه تنازع و کشمکش دارند ؟
اگر شهر یکصد و بیست و چهار هزار نفری پیامبران ایجاد شود ، دادگاه و پلیس نیاز است ؟
چرا انسان نزاعش و کشمکش فرو نمی نشیند ؟
آیا همه اختلافات بشری با نگاه دین مردود است؟
البته در جواب این سئوالات و نمونه های مشابه ذکر مدخلی برای تبیین آن لازم است. بنابراین باید گفت:
با پیدایش آدم مخلوقی ایجاد شد که خلقت او معجونی از گل و گیاه و سنگ و خاک آب و باد و آتش ، خزنده و درنده و چرنده وپرنده وفرشته که باید گفت عصاره همه مخلوقات بود ، پس وارث همه مخلوقات است . وقتی آتش از عناصر خلقت انسان است یعنی پیوندی بین انسان و شیطان است ، یعنی انسان می تواند خلق و خوی شیطانی پیدا کند . وقتی پیوندی در خلقت بین انسان و جانوران است انسان می تواند خصلت های گرگ و عقرب را داشته باشد . همینکه در این خلقت فرشته هم از عناصر خلقت اوست انسان می تواند به ملکوت متصل باشد . بنابر این انسان هم می تواند عرشی باشد ، هم فرشی ، هم می تواند شیطان شود هم فرشته ، هم می تواند گرگ و عقرب رشد پیدا کند هم ملکوتی و رحمانی . همه اینها به نوع تربیت و پرورش انسان بستگی دارد و نوع پرورش است که انسانها را متمایز می کند . تمایز انسانها ، تخالف آنها را به دنبال دارد و تخالف آنها تقابل آنها را . تقابل آنها گاهی به جایی می رسد که بیرحمانه تر از دنیای حیوانات عمل می کند در اینجاست که قرآن می فرماید : «اولئک کالانعام بل هم اضل» . اما در مقابل ، آنهایی که خود را تحت تربیت "رب" قرار دادند و گفتند : رب ما خداست و تربیت کننده و مربی ما اوست و در این راه استقامت ورزیدند وجودشان جایگاه و فرودگاه ملائکه خواهد شد "ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه " لذا در تنازعات بشری تابع نفس شیطانی نیستند و ملائکه جان او هادی او به سمت نور هستند.
اختلاف انسانها در طول تاریخ از این سه دسته خارج نبوده
1- اختلافات شیطانی و حیوانی با یکدیگر
2- اختلافات رحمانی و الهی با یکدیگر
3- اختلاف و تقابل گروه رحمانی با گروه اول
در باره گروه اول مثالهای تاریخی زیادی است و به تعبیر مشهور مشغولیت ظالمین با ظالمین . در باره گروه دوم اختلافی که طرفین قربه الی الله داشته باشند و هردو برای کشف حقیقت و ارتقاء جامعه انسانی بدون پیروی از شیاطین جن و انس و باشیوه حکمت یا جدال احسن را انجام می دهند . گروه سوم که تقابل خیر و شر ، عقل و نفس ، روح ملکوتی و نفس اماره پیامبران و رهروان شیاطین ، و به تعبیری حق و باطل است ، که هیچ زمانی این تقابل از تاریخ انسانی محو نشده وتا حق و عدل سرتاسر زمین را نگیرد این تقابل به سکون نمی انجامد.

از یادداشت های روزانه، فوریه  ۲۰۱۰