یادداشت های روزانه (42)

«گوش و چشم و دل و اندیشه آدمی مسوول خواهند بود
با بسیاری از گفتارها و تجزیه و تحلیلها و اظهار نظرها برخورد کرده ام و اشکالاتی نمایان است .

اولین اشکال سیاه و سفید دیدن مطلق است . یعنی با هر پدیده و ماجرایی مواجه می شوند یا نگاه منفی یا نگاه مثبت به طور مطلق دارند و آمادگی تفکیک مثبتات و منفیات را ندارند و به قول خودمانی درهم نگاه می کنیم . لذا ارزیابی هایمان معمولا" در مسیر خطا قرار دارد.

دومین اشکال این است که به هر پدیده ای نگاه بشری صرف داریم و با نگاه الهی مد نظر قرار نمی دهیم . چون نگاهمان غیر الهی است ، منافع شخصی ، باندی و فامیلی خود را اصل قرار داده و بر این اساس به داوری می نشیینم . لذا تمایلات و توهمات دنیایی ما در قضاوت ما موثر است . قرآن شریف ما را نهی میکند از بسیاری از گفتارها و رفتارها بخصوص در اموری که علم کافی نداریم مثلا"  در این آیه مبارکه می فرماید :
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ » ( الحجرات،12 )
چون برخی ظنون مطابق واقع است قرآن در اين آيه روابط منطقی را رعايت کرده. مقدمه­ی غيبت ، بدگمانی و سپس تجسس است و سپس نوبت غيبت می رسد. استدلال به اين آيه به اين صورت است که چون اکثر ظن اثم است و ما علم اجمالی داريم که بعض اطراف ظن اثم است و نمی دانيم کدام ظن مطابق واقع است و کدام مطابق واقع نيست و نمی توان ده درصد را فدای نود درصد کرد، لذا بايد از جميع ظنون دست کشيد.
در جای دیگر قرآن می فرماید
«لا تقف ما ليس لك به علم» اسراء، 36 
اگر از آنچه به آن آگاهى ندارى پيروى نكن .
قال على‏عليه السلام عليهم السلام «ان احببت سلامة نفسك و ستر معايبك فاقلل كلامك و اكثر صمتك يتوفّر فكرك و يستنير قلبك».  (غرر الحكم / 3725)
اگر سلامت جان و پوشاندن عيب‏هاى خود را دوست دارى كم سخن بگو و زياد سكوت كن فكر تو زياد و قلب تو نورانى مى‏شود .

سومین اشکال اظهار نظر کردن در اموری است که خارج از تخصص و دانش ماست
قرآن می فرماید:به چیزی که علم و اطمینان نداری، اعتماد مکن و آن را بر زبان میاور، زیرا گوش و چشم و دل و اندیشه آدمی مسوول خواهند بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرموده اند : «رحم الله عبدا قال خیرا فغنم او صمت فسلم » خدا بیامرزد کسی را که کلام خداپسندی را بر زبان آورد و پاداش گیرد و یا آنکه سکوت حکیمانه کند و (از مبتلاشدن به کیفر سخنان ناستوده) سالم بماند. امام سجادعلیه السلام به یکی از حاضران در جلسه خود فرمود: «لیس لک ان تکلم بما شئ » هر گونه که دلت بدان مایل است، نمی توانی لب بگشایی .  امام سپس فرمود: « و لیس لک ان تسمع ما شئت لان الله یقول: ان السمع والبصر...» تو آزاد نیستی به هر سخنی که دلت بدان تمایل دارد، گوش فرا دهی، زیرا خدای عز و جل می فرماید: گوش وچشم و... مسؤولیت دارند. هر یک از ابزار ادراکی، اعم از حس ظاهر - سمع و بصر و...- و حس باطن- عقل و اندیشه و...- حجت الهی اندو آدمی با در اختیار داشتن چنین ابزاری مسؤول است و باید در صراط صحیح گام بردارد.
در سوره «یس » می خوانیم :
«الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون»
امروز دهان های آن ها را می بندیم، در حالی که دست ها و پاهای آنان علیه آنان گواهی وشهادت می دهند.
گاهی حتی اخباری که به آن اعتماد و یقین داریم را نیز نباید برای دیگران بازگو کنیم، بلکه بایدعاقبت و نتیجه آن را نیز بسنجیم. چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
«لا تقل مالا تعلم بل لا تقل کل ما تعلم»
نه تنها چیزی که علم نداری، بازگو مکن بلکه همه آنچه را که می دانی را نیز مگو.
خواجه عبدالله انصاری می گوید:
جز راست نباید گفت ، هر راست نشاید گفت
اسلام به صمت و کم گوئی، متین و استوار گوئی - حق گوئی - پرهیز از اضافه گوئی و هرزه گوئی توصیه و تاکید کرده است و به فرموده امام صادق علیه السلام: «المؤمن ملجم »
انسان باایمان در سخن گفتن، محدود و زبان او بسته است. »

 از یادداشت های روزانه، دسامبر  ۲۰۰۹