یادداشت های روزانه (165)

قلب بنده مومنم گنجايش مرا دارد

وقتی سخن از مکان نمازگزار به میان می آید به ذهن عموم مردم متبادر می شود که این مکان جاهای خاص بویژه مساجد است ، و امکنه مساجد ، سجدگاه انسانی و جایگاه وصل به زیبای زیبایان عالم است .
اما اهل معرفت و واصلین بالله معتقدند که همه عالم مصلاست ، و تمام موجودات در تمام مراتب وجودی در ثنا و صلای و تسبح گوی و عبد درگاه اویند . جان هر سلولی را که باز کنیم ، به خاطر وجود نور فطرت الهی در آن ،  خضوع مطلق در مقابل حضرت حق نمایان است :
يُسَبِّحُ لَهُ ما فِى السَّمواتِ وَ الارْض. آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است او را تسبيح مى‏گويند (حشر / 24)
وَ انْ مِنْ شَيْ‏ءٍ الّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ هيچ چيزى نيست مگر آنكه با حمد و سپاس او تسبيح گويد، اما شما تسبيح آنان را نمى‏فهيد. (اسراء / 44)
اما اهل ولایت جميع تعينات اسمايى و افعالى را معبد حقّ تعالى می دانند و مصلّى آنان خود ذات مقدس است. پس، در تعينات اسمايى و صفاتى، مصلى حقّ است و مكان صلاتش نفس تعينات، و تعين اسم اعظمْ كعبه است. رسول الله (ص) فرمود : لا احْصى ثَناءً عَلَيْكَ انْتَ كَما اثْنَيْتَ عَلى‏ نَفْسِك‏ هيچ ستايشى تو را نتوانم كرد؛ تو همان گونه هستى كه خود خويشتن را ستودى (مصباح الشريعه، باب 5. عوالى اللثالى، ج 1، ص 389، حديث 21) . و در تجلّى فعلى به فيض مقدس اطلاقى، مكان مصلى تعين عالم است، و حقّ تعالى در این تجلی فعلی مصلّى است . در روایت داریم : انَّ رَبَّك يُصَلّى يَقُولُ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلئِكَةِ وَ الرّوح‏ ، همانا پروردگار تو نماز مى‏گزارد و مى‏فرمايد: منزه و مقدس است پروردگار ملائكه و روح (اصول كافى، ج 2، ص 329،كتاب الحجه، باب مولدالنبى، حديث 13). و انسان كامل و نبى ختمى- صلّى اللَّه عليه و آله- كعبه است؛ در حدیث قدسی: لا يَسَعُنى ارْضى و لا سَمائى وَ لكِنْ يَسَعُنى قَلْبُ عَبْدِى الْمؤْمِن‏ ، نه زمين من و نه آسمان من گنجايش مرا ندارد، اما قلب بنده مومنم گنجايش مرا دارد (عوالى‏الثالى، ج 4، ص 7، المحجه البيضاء، ج 5، ص 26، كتاب شرح عجائب القلب).
پس، تعيّن عالم در تجلى ظهورى و قوس نزولىْ معبدِ حقّ، و حقّ تعالى عابد و معبود است؛ و در تجلى غيبى و قوس صعودىْ معبدْ موجودات، و عابدْ مظاهر، و معبودْ ظاهر است؛ و در مملكت وجود انسانى، كه خلاصه تمام موجودات هستی است و به تعبیر دیگر وجود جامع است، مظاهر قواى ملكوتيه و جنود الهيّه، مساجدِ عبادات آنان و معابدِ خضوع و ثناى آنهاست؛ و در انسان كامل، به حسب ظهور حقّ در مظهر اتمّ، حقْ عابد و معبود است، و انسان از تعين اقصاى قلبى غيبى تا منتهى تعين شهادت، مسجدِ ربوبيت است به حسب تجلّيات ذاتى و اسمايى و افعالى؛ و در قوس صعودْ حقّ معبود، و انسان كامل با جميع جنود الهيّه عابدند.

از یادداشت های روزانه، ایام دهه فجر، فوریه ۲۰۱۵