یادداشت های روزانه (153)

منافق خارى خليده در جان گروه‏ها و اجتماعات بشرى است

 در گفتارقبل از بیماریهای نفس مطالبی مطرح گردید با تتبع در قرآن و حدیث به نظر می رسد یکی از مهمترین و خطرناکترین بيمارىهای نفس، نفاق است که این بیماری درد هميشگى انسان‏ها و ملت‏ها بوده است و خواهد بود.  منافق خارى خليده در جان گروه‏ها و اجتماعات بشرى است ، که همه انسانیت از حضور او در آزار است. انسان منافق، تنها در انديشه حفظ خويش و نشان دادن چهره‏اى مقبول از خود است . او بايد چنين باشد زيرا در صورت كشف باطن و حقيقت او ، نه كسى با او دوستى می كند و نه محبت كسى را جلب می ‏كند . او بايد چنان ظاهر را بيارايد و خود را آراسته به سجاياى اخلاقى نشان دهد كه يدی ‏ها از ظاهر او به باطنش نپردازند. از شگردهای برجسته او آراسته کردن دروغ های خود با شیوه های نیرنگ است تا زيورهاى بدلى بر روح خود بياويزد و به جاى پيراستن جانب ظاهر خودرا بيارايد.
سخن امام على‏ عليه السلام در همين باب معرف آنهاست : بالكذب يتزين اهل النفاق؛«منافقان به دروغ ، خود را مى ‏آرايند .» (غرر الحكم، حديث . ۴۲۲۲) و المنافق قوله جميل و فعله الداء الدخيل؛ «منافق ، گفتارش زيبا و كردارش بيمارى درون است .» (غرر الحكم، حديث . ۱۵۷۸) 
منافق زيبا مى‏ نمايد و زيبا مى‏ گويد تا بيمارى درونى خويش را بپوشاند و هدف خود را مخفى نگاه دارد، و تا آن‏جا كه بتواند در دل‏ها نفوذ كند و انسان‏ها را بفريبد و به كام خود برسد . زيبا و شيوا سخن گفتن در همه جامعه‏ ها و براى همه انسان‏ها جذاب بوده و شگرد هميشگى افراد سودجو است .
مولای متقیان حضرت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام در خطبه مشهور 1۱۹۴ نهج البلاغه كه بسيارى از ويژگى‏هاى منافقان را آشكار مى ‏كند، بيش‏تر به نوع عملكرد و شيوه‏ هاى كارى آنان نظر دارد. امام در اين خطبه ، روانكاوى ژرف منافقان را با نحوه عملكرد آنان در اجتماع ، به هم مى‏ آميزد و چنان شخصيت آنان را ترسيم مى‏ كند كه مى‏ توان از آن، الگوى روانشناسى منافقان را رسم كرد ایشان می فرمایند : شما را از منافقان برحذر مى‏ دارم؛ زيرا آنان مردمانى گمراهند و گمراه كننده. خود لغزيده‏ اند و ديگران را مى‏ لغزانند. به رنگ‏هاى گوناگون و حالت‏هاى مختلف درمى‏ آيند . با هر وسيله و از هر طريقى آهنگ [فريب و گمراهى‏] شما مى‏ كنند و در هر كمين‏گاهى به كمين شما مى‏ نشينند. دل‏هايشان بيمار است و ظاهرشان آراسته و پاك. مخفيانه عمل مى ‏كنند و چون خزنده‏اى زهرناك آهسته مى‏ خزند و بى‏ خبر زهر خود را مى‏ ريزند. شرح و بيانشان دارو است و گفتارشان شفا؛ اما كردارشان درد بى‏ درمان. به رفاه و آسايش مردم حسادت مى ‏ورزند و به آتش بلا و گرفتارى دامن مى ‏زنند و نوميد مى‏ كنند. در هر راهى، به خاك هلاكت افكنده‏ اى و براى نفوذ در هر دلى، وسيله‏ اى، و براى هر غم و اندوهى، اشك‏هايى [دروغين‏] دارند. به هم مدح و ستايش وام مى‏دهند و از يك‏ديگر انتظار پاداش [و ستايش متقابل‏] دارند. اگر چيزى بخواهند، پافشارى مى‏ كنند و اگر سرزنش كنند پرده‏ درى مى‏ نمايند و اگر داورى كنند زياده‏ روى مى ‏كنند . در مقابل هر حقى باطلى در بغل دارند و در برابر هر راستى، خميده‏ اى و براى هر زنده‏ اى، قاتلى و براى هر درى، كليدى و براى هر شبى، چراغى. چشم نداشتن و بى‏ نيازى را دستاويز طمع قرار مى‏ دهند، تا از اين راه بازار خود را گرم كنند و كالاهايشان را تبليغ نمايند . مى‏ گويند وشبهه مى ‏پراكنند. وصف مى‏ كنند و حقيقت را وارونه جلوه مى‏ دهند. راه [ورود به مسير باطل‏] را آسان مى ‏كنند و تنگه [آن را] كج و دشوار رو مى‏ سازند [تا افراد به‏ آسانى به باطل در آيند و در پيچ و خم آن سرگردان و بيرون شدنشان دشوار شود.] اينان دار ودسته شيطان و زبانه‏ هاى انبوه آتشند. «آنان گروه شيطانند و بدانيد كه گروه شيطان همان زيانكارانند .
از پيامبر (ص) نقل شده كه فرمود: منافق داراى سه نشانه است: هر گاه سخن بگويد دروغ مى گويد، و زمانى كه وعده بدهد تخلّف مى كند، و چون امين شمرده شودخيانت میورزد. (تفسير نورالثقلين)
ویژگی دیگر منافق این است که وحشت زده است و هر صدایی را برای خود خطری احساس می کند و جلو آن را می گیرد. قرآن مجید درباره منافقان می فرماید: «یحسبون کل صیحة علیهم» هر فریاد و صدایی را به زیان خویش می پندارند(منافقون آیه ۴). علت این امر این است که منافقان همیشه نگران هستند که ماهیت واقعیشان برای مردم آشکار شود و به همین جهت جلوی صدای مخالف را می گیرند. به هر حال همه کسانی که منافقانه از دین استفاده می کرده اند از صدای مخالف وحشت داشته جلو آن را می گرفته اند. امام سجاد(ع) از خصوصیات منافق را این می شمارد که مخالف را بر نمی تابد و پشت سر مخالف خود بدگویی می کند(الامالی الصدوق، ص۳۹۹). به فرموده علی(ع) منافقان فقط مدح و ثنا را دوست دارند و آن را به همدیگر قرض می دهند و آن را از همدیگر انتظار دارند(نهج البلاغه، خ۱۹۳).
به حول و قوه الهی گفتار بعدی در همین راستا ادامه پیدا خواهد کرد.

از یادداشت های روزانه، رجب المرجب، مه ۲۰۱۴