یادداشت های روزانه (131)

 رو به سدره المنتهی کند

 توجه و التفاط وگرایش به معنویت و عوالم غیب (جبروت و لاهوت وملکوت و...) و کشف اسرار ماوراء طبیعت جزء غرائز افراد بشر و لاینفک از اوست. می ‏توان این غریزه را ناشی از جاذبه فوق تصور و فراتر از فهم ما از طرف حضرت ربّ ودود دانست که همه عالم امکان بالاخصّ انسان که اشرف آنهاست را به مقام اطلاق و نامتناهی خود می‏کشد.  مغناطیس و جذبه ای که در جان است ، همان جان جان است که از آن به جانان و حقیقه الحقائق و اصل قدیم و منبع جمال و مبدا الوجود و غایه الکمال تعبیر می کنند. این جذبه مغناطیسیّه حقیقیّه که نتیجه و اثرش پاره کردن قیود طبیعیّه و حدود انفسیّه و حرکت به سوی عالم تجرّد و اطلاق و بالاخره فنای در فعل و اسم و صفت و ذات مقدّس مبدا المبادی و غایه الغایات و بقای هستی به بقای حضرت معبود است از هر عملی که در تصوّر آید عالی ‏تر و راقی ‏تر است.
انسان در کمون ذات و سرشت خود، حرکت به سوی این کعبه مقصود و قبله معبود را می ‏یابد (فطرت الله التی فطرالناس) و به نیروی غریزی و فطری الهی بار سفر می‏ بندد و با تمام ابعاد وجودی خویش بدین صوب رهسپار می شود. لذا تمام اعضاء و جوارح او باید در این سفر به کار افتد . عالم جسم و مادّه او که طبع اوست، و عالم ذهن و مثال او که برزخ اوست، و عالم عقل و نفس او که حقیقت اوست همه باید در این سفر وارد گردند و با یکدیگر تشریک مساعی کنند. بدن باید وجهه خود را رو به کعبه نموده، در حال نماز به قیام و رکوع و سجود در آید، ذهن باید از خاطرات، خود را مصون داشته و رو به سدره المنتهی کند، و روح باید غرق انوار حریم حرم الهی گردد و درون حرم آمن حضرت احدیّت محو و مدهوش شود.

از یادداشت های روزانه، آوریل ۲۰۱۳