یادداشت های روزانه (129)

 فرصت پروانه شدن

 انسان در مدتی که در دنیا زندگی می کند همانند کرم ابریشمی است که می بایست در این زندان دنیا خود را بسازد و در یک فرآیندی با تلاش خود، پوسته دنیا را اندک اندک بدرد تا پروانه شدن را در جهانی دیگر تجربه کند. بنابراین، زندگی دنیا، فرصت پروانه شدن و توانمندی است. براین اساس، مرگ نیز انتقال از حالتی به حالتی و از جهانی به جهانی دیگر است. مشکل نفس انسانی این است که تا اسیر و دربند شفیره تن و کالبد است نمی تواند تجرد یابد و پرواز نماید و به عوالم و نشئه های دیگر برود. اما اگر همان مسیر طبیعی انتقال را خود انسان با اختیار و به شکلی دیگر طی کند، می تواند از دایره زمان و مکان دنیوی بگذرد و در همان حال که نفس در کالبد تن است، سیر عوالم نماید و تجربه پروانه شدن را حتی در شفیره داشته باشد؛ زیرا هستی دنیوی به گونه ای آفریده شده که می توان آن را در هم پیچید و دو سوی به ظاهر بی نهایت آن را به هم چسباند و از آن گذر کرد. این همان کاری است که در طی الارض و طی الزمان انجام می گیرد. به اصطلاح علوم امروزی و براساس نظریه نسبیت عام و فیزیک کوانتومی، می توان از اقطار السموات و منافذ آسمان ها گذشت (الرحمن، آیه ۳۳) و به فضا و زمان دیگری رفت بی آن که زمان و مکان بسیاری را طی کرده باشیم. در علم نوین از این منافذ آسمانها و اقطار آن که انسان به فضا و زمان دیگر منتقل می شود، به عنوان سیاهچاله یاد می شود.

در آموزه های وحیانی اسلام، راه رسیدن به این گذرگاه ها و عبور از فضا و زمان دنیا، تسلط بر نفس سرکش واماره است؛ زیرا نفس در زمان حضور در کالبد جسمانی، احوالات گوناگونی به خود می گیرد که یکی از آن حالات، حالت نفس اماره به بدی هاست. در این صورت انسان اسیر ماده می شود و نمی تواند پرهای پروازش را بگشاید. برای رهایی از این حالت باید تلاش کرد تا نفس به سمت لوامه و سپس مطمئنه و در نهایت راضیه مرضیه سیر کند. اگر انسان در مقامات اخیر قرار گیرد، نفس از این توان فنایی بهره مند می شود و در نوعی تجرد می تواند سیر ملک و ملکوت کرده و تا عوالم لاهوت پیش رود و بپرد.

این همان چیزی است که ما از آن به مرگ اختیاری معنوی یاد می کنیم. به این معنا که نفس با اختیار خود از ماده می میرد و جدا می شود و در فضای معنویت و تجرد تا مقام قاب قوسین او ادنی (نجم، آیه ۹) بالا می رود و در مقام کشف الغطاء (ق، آیه ۲۳) قرار می گیرد. این مقام کشف الغطاء برای دیگران به مرگ طبیعی و مادی و انتقال از نشئه دنیا به نشئه برزخ و آخرت اتفاق می افتد، ولی برای انسانهای با مرگ معنوی اختیاری در دنیا تحقق می یابد. ( تکاثر، آیات ۶ و ۷) در این حالت چشم دل و حتی چشم سر با کالبدهای جسمانی دیگر غیرکالبد جسدانی، چنان تیز و بصیر می شود که بسیاری از حقایق پوشیده بر دیگران برای او مشهود می شود و به مشاهده و عیان آنها را می بیند؛ بصرک الیوم حدید (ق، آیه۲۲)

از یادداشت های روزانه، مارس ۲۰۱۳