یادداشت های روزانه (109)

حد اعلای عاشقی در طریق معشوق

در گفتار قبل اشاره کردیم که جان موجودات مملو از عشق به معشوق حقیقی است و صلای عشق آنها با آوازی موسیقایی همه تار و پود هستی را می نوازد . در این میان عشق بازی انسان از نوعی برتر است اگر آتش عشق به معبود شعله ور شود نه تنها همه ارکان تارو پود او را می نوازد بلکه آتشکده ای برپا می کند و صدها شورش و مستی از او سر می زند. به تعبیر حافظ :
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
در بین همه انبیاء و اولیاء الهی تنها یک صحنه ازعشق به معشوق حقیقی است که منحصر به فرد و بی بدیل است که آتشکده آن نه تنها خاموش نشد بلکه همه هستی از صدر تا ذیل آن را به آتش کشید و هر سال شعله آن بالاتر از قبل است . این صحنه عظمت اش به حدی است که قبل از وقوع آن پیغمبرانی همچون نوح (ع) و عیسی (ع) و محمد (ص) قبل از وقوع با وقوفی که پیدا کردند نوحه انسانی سر دادند . صحنه عشقبازی به نحوی است که نه تنها ذرات مادی عالم وجود را عزادار نموده بلکه همه مراتب وجود تا جن و ملک را نوحه گر کرده است . این صحنه از عظمتی برخوردار بود که از فرش تا عرش را سیاهپوش نموده و سرهای قدسی را بر زانوی غم گذاشته است .
از عشقبازی میدان عاشورا گلی با رنگ و بوی معطر روئید و ۷۲ گلستان ایجاد کرد که عطر آن همه هستی را گرفت و از استشمام آن همه ازمنه و امکنه دهر نالان شد . دست هستی بیش از ۱۳ قرن است که فقط گلاب اشک گرفته و ناله نینوایی سر می دهد و این گلابگیری مستمرا در همه ارکان و اجزاء هستی مستدام بوده است و خواهد بود . دلیل آن حد اعلای عاشقی در طریق معشوق است که در تاریخ انسانیت اتفاق افتاد ، عاشقی در راه حضرت دوست ، در بیابانی گرم و سوزان با لبانی خشکیده ، با امکان استفاده از تحفه های کمک ناسوتیان ولاهوتیان و جبروتیان و ملکوتیان برای برون رفت جهت عدم ایجاد واقعه عاشورا ، با تعارف انواع بسته های حمایتی دنیوی .  حضرتش با چشم پوشی از آنها همه هستی خویش را از جان و مال و فرزندان و اقوام و یاران همه و همه را درمیدان عشق بازی تقدیم نمود . اختر تابان شهر عاشقان در این میدان همه هستی را از این ایثار مبهوت نمود و همه ازمنه و امکنه را مملو از عشق به خویش کرد
تو كيستي‌ كه‌ گرفتي‌ به‌ هر دلي‌ وطني
كه‌ نه‌ در انجمني‌ ني‌ برون‌ ز انجمني‌
محمّدي‌ نه‌، عليّ نه‌، حسن‌ نه‌ پس‌ تو كه‌اي‌
كه‌ جلوه‌ها بنمودي‌ چو گل‌ به‌ هر چمني‌
همان حسین غریبی که روزعاشورا
جهان مصالحه کردی به کهنه پیرهنی 

از یادداشت های روزانه، محرم ۲۰۱۱