یادداشت های روزانه (9)

« یکی از دوستان درباره برده داری در تاریخ اسلام مطرح کرده است و خواهان جواب شده است؟
همانگونه که تاریخ بشری نشان می دهد برده داری در طول تاریخ بشری تا چند دهه گذشته و جود داشته است حتی شخصیتی مانند حضرت یوسف پیامبر به عنوان برده فروخته شد، نظام‏های اجتماعی در هر دوران تابعی از مجموعه شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... میباشد. همان گونه که امروزه نظام کارگری و کارفرمایی و ... در جهان حاکم است و شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی خاص آن را ایجاب نموده است. تا چند قرن پیش در تمامی جهان نظام برده‏داری روش مناسب برای اداره امور آن دوران بوده است؛ به گونه‏ای که هیچ نظامی در شرایط آن روز امکان جایگزینی آن را نداشته است. از این‏رو مناسب‏ترین شیوه در شرایط آن روز، شیوه برده‏داری بوده است. وقتی که اسلام ظهور کرد شرایط محیطی به هیچ وجه آمادگی حذف برده داری رانداشت. شما در تاریخ نمی بینید که پیامبران قبل از پیامبر اسلام اقداماتی عملی در جامعه خویش برای حذف برده داری داشتند.  اما اسلام که دین جامعی است برنامه خود را برای حذف تدریجی برده داری سامان داد در زمان رسول الله (ص) در سایه رهنمودهای آن حضرت و هدایتهای قرآنی پایه حذف برده داری از جامعه انسانی گذارده شد.

شما می بینید یکی از کفارات خوردن روزه (آزادی بنده) است یا اصلا" در فقه اسلامی یک از بابهای آن در کنار صلوه و حج و روزه و ...باب عتق یعنی آزاد سازی بنده (برده) است در تاریخ اسلام نداریم که پیامبر برده داشت. بلکه مرتب بنده را می خرید و آزاد می کرد و عمل خویش را به مسلمانان توصیه می کرد. و این امر در بین مسلمانان واقعی بعنوان یک عبادت محسوب می شد. و پس از زمانی محدود این امر از بین مسلمانان با یک شیوه منطقی برچیده شد. با قاطعیت می توانم بیان کنم که اسلام طلایه دار نفی برده داری بوده است. احترام به برده ها به عنوان انسان در رفتار پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام بعنوان الگوی عملی جامعه اسلامی قرار گرفت .
" از پیغمبر روایت کرده اند که فرمود: " بردگان برادران شما هستند ، از آنچه میخورید بدیشان بخورانید " و فرمودند :" برادران شما همین غلامان هستند که خدا ایشان را زیر دست شما قرار داد و هر که برادری زیر دست دارد باید از آنچه میخورد بدو بخوراند و از آنچه می پوشد بدو بپوشاند ، به کار جانفرسا وادارشان نسازید و اگر واداشتید کمکشان کنید ". ... اي واي بر تو خداوند تبارك وتعالي يكي است ومادر همه انسانها يكي است وپدر همه يكي است و جزاي انسانها تنها به اعمال و رفتار آنهاست .

سیره امام حسن ( علیه السلام ): نقل شده که ایشان هر سال غلامان زیادی را آزاد می کردند، در جریان های مختلفی که پیش می آمد. (بحار الانوار ، ج 43 ، ص 343 )
اعتقاد ما براین است که برده‌داری ِ غلط و متداول در بین فرهنگ‌های ظالمانه جهان مورد تایید اسلام نبوده و نیست. آنچه در صدر اسلام وجود داشته، امری ضروری و عقلانی و تربیتی بوده که درستی‌اش با مقدمات زیر روشن می‌شود:
انسان موجودی است که به تنهایی قادر به ادامه حیات خود نیست و محتاج زندگی دسته جمعی است.
در زندگی جمعی برای حفظ حقوق همگان نیاز به قانون کاملا روشن است.
کسانی که به قانون احترام نمی‌گذارند و در برابر آن می‌ایستند و به منافع جمع لطمه می‌زنند، باید هدایت شوند، و اگر از کار غلط خود دست نکشند باید با آنها برخورد شود.
اگر مخالفان قانون و دشمنان جامعه بر اساس خودخواهی به آشوب و فتنه و خونریزی پرداختند بر همگان لازم است که از کیان جامعه دفاع کنند، و آنها را سر جای خود بنشانند.
با کسانی که در این نبرد مقدس اسیر می‌شوند چه باید کرد؟ اعدام؟ تبعید؟ زندان؟
اسلام با اعدام و تبعید و زندان اسیران جنگی موافق نیست چون هدفش نابودسازی دشمنانش نیست، بلکه هدایت و اصلاح است. نظر اسلام آن است که اسیران در بین خانواده‌های مسلمان پخش شوند و تحت ضوابط سنگینی که به نفع خود آنها مقرر شده، در بدنه جهان اسلام به تدریج اصلاح شوند و جذب فکر و عمل جامعه اسلامی گردند
اسلام راههایی را برای آزاد کردن برده ها قرار داد .
در اسلام برده از لحاظ معنوی با آزاده همشأن است و برای روح او همان سرنوشت ابدی آزاده وعده داده شده است در این جهان جایگاه اجتماعی او تا پیش از آزاد شدن همچنان فروتر است و باید با تسلیم و رضا به آن تن در دهد.

قرآن بدفعات آزاد کردن برده را کاری پر ارج (بر) می خواند:
" ... نیکی آن است که ... مال را با وجود دوست داشتنش به ... بردگان ببخشد" (بقره 177)
"و تو چه دانی عقبه چیست؟" (بلد 12) "آزاد کردن برده است" (بلد 13)

قران مصرف زکات را در راه آزاد کردن برده روا می شمارد:
"زکات برای ... بردگان است ..." (توبه 60)

قران کفارة برخی از گناهان مانند قتل غیرعمد و سوگند دروغ را آزاد کردن بردگان قرار می دهد.
"... و هرکس که مؤمنی را به خطا بکشد، بر اوست که برده مؤمنی را آزاد کند ..." (نساء 92)
"خداوند شما را ... در سوگندهایی که می خورید مؤاخذه می کند و کفاره شکستن آن، ... آزاد کردن یک برده است ..." (مائده 89)

به مکاتبه (آزاد کردن برده با قرارداد) باید به آسانی رضا داد.
"... از ملک یمینهایتان کسانی که قصد بازخرید خویش را دارند، ... آنان را بازخرید کنید و به آنان از اموال الهی که به شما بخشیده است ببخشید؛ ..." (نور 33)

با برده ای که آزاده نشده باشد باید با احسان رفتار کرد.
"... به ملک یمین خود نیکی کنید که خداوند متکبر فخرفروش را دوست ندارد" (نساء 36)

علاوه بر اینها شرف انسانی برده در احکامی که با مناسبات اجتماعی از نوع روابط جنسی پیوند دارند در حرمت واداشتن زنان برده به خودفروشی جلوه گر است.
" و کنیزهایتان را اگر عزم پاکدامنی دارند به فحشا وادار مکنید که بهره دنیوی به دست آورید ..." (نور 33)

زن یا شوهر دادن بردگان «صالح » تکلیف اخلاقی صاحبان آنان است.
"... و بردگان و کنیزان صالح خویش را به همسری دهید؛ اگر تهیدست باشند خداوند از بخشش خویش آنان را توانگر می سازد..." (نور 32)

"... و کنیزی مؤمن بهتر است از زن آزاد مشرک هرچند شما را از او خوش آید، ... و برده مؤمن بهتر از مرد آزاد مشرک است هرچند شما را از او خوش آید..." (بقره 221)
"هر کس از شما که توانایی مالی نداشته باشد که با زن آزاد مؤمن ازدواج کند با ملک یمینهایتان، از کنیزان مؤمن، ازدواج کند ...، همه از یکدیگرید پس با اجازه سرپرستشان با آنان ازدواج کنید و مهرهایشان را به وجه پسندیده به ایشان بدهید ..." (نساء 25)
و در قرآن آمده است : " کسانی از مملوکانتان که خواستار آزادی و پرداخت قیمت از کارکرد خویش هستند اگر خیری در آنها سراغ دارید بپذیرید و از مال خدا که عطایتان کرده به آنها بدهید " ( نور آیه 31)

صور آزاد سازی بردگان در بلاد اسلامی مختلف بود ، برخی از راه بزرگواری برده را بلا عوض آزاد میکردند و برخی بدان شرط که بعدا مقدار معینی پول بدهد . و سندی در این مورد مینوشتند و یا شفاها ...
و نیز قرآن آزاد کردن بردگان را کفاره بسیاری از گناهان و از بزرگترین وسایل نزدیکی به خدا معین کرده است .

حضرت علي(علیه السلام) به غلام خود قنبر مي‏فرمود: "من از خداي خود شرم دارم كه لباسي بهتر از تو بپوشم، زيرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مي‏فرمود: از آنچه خودتان مي‏پوشيد، بر آن ها بپوشانيد و از آنچه خود مي‏خوريد، به آن ها غذا دهيد
آزادسازی برده در بسیاری از حالات ستوده شده است و به عنوان کفارة برخی از گناهان به برده دار پیشنهاد گردیده و به هنگام وقوع خسوف و کسوف به عنوان صدقه سفارش شده است . اجر اخروی مضاعف به کسی وعده داده شده است که کنیز خود را سواد آموزد وی را آزاد سازد و او را به زنی بگیرد. .
در حقیقت اسلام با فراهم آوردن شرایط انسانی و عاطفی برای زندگی بردگان، بردگان را از سراسر دنیا مشتاق به پیوستن به جامعه اسلامی نمود و آنان در بازگشت به موطن خود همراه با آزادی، مبلغ و مروج اسلام میشدند. اسلام راه برده شدن افراد آزاد را مسدود کرد و از سوی دیگر راه آزادی بردگان را گشود و مسلما یکی از عوامل دگرگونی نظام بردگی در جهان، نقش اسلام در این زمینه بوده است.
کنیزها نیز در این بین مشمول همین قاعده و قانون بوده‏اند. آنان از کشورهای دیگر که در جنگ با مسلمانان اسیرمیشدند، و یا به صورت تجاری وارد ممالک اسلامی می گشتند، با فرهنگ اسلامی و مزایای نجات بخش آن آشناشده و بسیاری از آنان همانند دیگر مردم در جامعه اسلامی زندگی میکردند.»
از یادداشت های روزانه، فوریه ۲۰۰۹