در آستان كوثر
ترجمه زيارتنامه حضرت فاطمه معصومه عليها السلام

سيد ابوالقاسم حسيني (ژرفا)


نخست با ادب و فروتني، بر آستان بي‏بي بايست و نجوا كن.

آغاز مي‏كنم به نام خدا و با ياري جستن از او و در راه او و بر شيوه فرستاده او ـ درود خدا بر وي و خاندانش باد.

گواهي مي‏دهم كه جز «اللّه‏» خداوندگاري نيست: يگانه است و انبازي ندارد.

و گواهي مي‏دهم كه «محمّد» بنده و فرستاده اوست.

خداوندگارا! بر محمد و خاندان او درود نثار كن.

پروردگارا! مرا صادقانه بدين آستان درآور و صادقانه از آن برون گردان.

و از پيشگاه خويش، نيرويي ياري‏بخش برايم پديد آور.

آنگاه به سوي ضريح نوراني‏اش بشتاب تا با فشاندن قطره اشكي بر ساحل اين درياي كرامت، جانت را بر جزيزه سبز سعادت، ميهمان چشم‏اندازهاي آبي اشراق سازي. در اين حال، به ياد آور سخن امام بزرگوار علي بن‏موسي الرضا(ع) را كه به «سعد اشعري قمي» فرمود:

«اي سعد! نزد شما مزاري است كه از آنِ ماست.»

سعد پرسيد: «جان به فداي تو! آيا مزار دختر امام موسي(ع) را مي‏گويي؟» امام فرمود:

«آري، هر كس به حقيقت او آشنا گردد و او را زيارت كند، به بهشت دست مي‏يابد.» هر گاه تو نيز بر مزار او حضور يافتي، بالاي سرش، رو به قبله بايست. نخست سي و چهار بار بخوان: اللّه‏ُ اَكْبَرُ. آنگاه سي و سه بار نجوا كن: سُبْحانَ اللّه‏ِ. و نيز سي و سه بار بگو: اَلْحَمْدُللّه‏ِ. پس آنگه زيارتنامه را چنين زمزمه كن:*

سلام مي‏كنم به آدم: بنده ناب و برگزيده خدا

سلام مي‏كنم به نوح: پيام‏آور خدا

سلام مي‏كنم به ابراهيم: دوست خوب خدا

سلام مي‏كنم به موسي: دمساز خدا

سلام مي‏كنم به عيسي: روح خدا!

سلام مي‏كنم به تو؛ اي فرستاده خدا

اي بهترين آفريده خدا

اي بنده ناب و برگزيده خدا

اي محمّد ، زاده عبداللّه‏

اي واپسين پيام‏آور!

سلام مي‏كنم به تو؛ اي پيشواي مؤمنان

اي علي، زاده ابوطالب

اي عهده‏دار عهد امامت از سوي پيامبر خدا

سلام مي‏كنم به تو؛ اي فاطمه

اي سالار زنان جهان

سلام مي‏كنم به شما دو تن؛

اي فرزندزادگان پيام‏آور مِهر

اي مهتران جوانان بهشتي

سلام مي‏كنم به تو؛ اي علي، زاده حسين

اي بزرگِ پرستندگان

اي خُنُكاي ديده بينايان

سلام مي‏كنم به تو؛ اي محمّد، زاده علي

اي شكافنده ژرفاي دانش

ـ از پس پيامبر ـ

سلام مي‏كنم به تو؛ اي جعفر، زاده محمد

اي راستي پيشه؛ اي نيك رفتار؛ اي درست كردار

سلام مي‏كنم به تو؛ اي موسي، زاده جعفر

اي همه پاكي؛ اي پاكِ پاك

سلام مي‏كنم به تو؛ اي علي، زاده موسي

اي خرسند؛ اي مايه خرسندي

سلام مي‏كنم به تو؛ اي محمّد، زاده علي

اي خويشتن‏دار

سلام مي‏كنم به تو؛ اي علي، زاده محمد

اي از هر ناپاكي پيراسته؛ اي پندآموز؛ اي درست كردار

سلام مي‏كنم به تو؛ اي حسن، زاده علي

و سلام مي‏كنم به آن كه از پيِ وي عهده‏دار عهد امامت است خدايا! تو نيز سلام كن بر او

كه روشناييِ توست

و چراغي كه تو برافروخته‏اي

و دوست «دوست تو»

و عهده‏دار عهد امامت از سوي آن كه عهده‏دار عهد تو بود

و رهنمون تو براي آفريدگان.

سلام مي‏كنم به تو؛ اي دختر فرستاده خدا

اي دختر فاطمه و خديجه

اي دختر پيشواي مؤمنان

اي دختر حسن و حسين

اي دختر سرپرست الهي امت

اي خواهر سرپرست الهي امت

اي عمه سرپرست الهي امت

اي دختر موسي بن‏جعفر

و پيشكش تو باد مِهر و افزون‏بخشيِ خداوند!

سلام مي‏كنم به تو؛

و اميد مي‏ورزم كه خدا

ما و شما را در بهشت به هم بازشناساند

و ما را در ميانه شما برانگيزاند

و در آن آبگير كه از آن پيام‏آور شماست، ما را بار دهد

و به آن جام كه از آن هموست، ما را بنوشاند

همان كه جام‏گردانش علي باشد، زاده ابوطالب

و پيشكش همه شما باد، هر چه سلام خداوند است!

و نياز خواه‏ام از خدا

كه شادماني و گشايش را در ميانه شما به ما بنماياند

و ما و شما را با نيايتان، محمد(ص)، يك جا گرد آورد

و بهره آشنايي با شما را از ما بازنستاند

و همانا خدا، سرپرستي است توانا.

من به خدا نزديكي مي‏جويم

با مِهر ورزيدنم به شما

و با كناره جُستنم از دشمنان شما

و با سرسپردنم به خداوند

و به اين شيوه بسي خرسندم

بي‏آنكه ناباوري به خويش راه دهم و بزرگي بفروشم

و به آنچه محمّد ارمغان آورد، باور دارم و خشنودم.

بزرگِ من، اي خدا!

من، از اين رهگذر، ديدار تو را مي‏جويم

و خرسندي‏ات را

و سراي ديگر را.

اي فاطمه!

در بهشت، شفيع من باش

كه نزد خدا

براي شفاعت، جايگاهي ويژه داري.

خدايا!

نياخواه تواَم

كه زندگاني‏ام را به رستگاري پايان بخشي

و اين «حالِ خوش» را از من باز نستاني

ـ كه جز با دست آويختن به خداي بلندپايه بزرگ هيچ نيرو و تواني نيست ـ

خدايا!

ما را پاسخ فرما

و نياز ما بپذير

به بزرگواري و سرافرازي‏ات

و به مِهر و بنده‏نوازي‏ات!

و سلام خدا بر محمّد باد

و بر همه خاندان او

سلامي سراسر مِهر و آفرين!

اي مهرورزترينِ مهرورزان!

حاج شيخ عباس قمي: سفينة البحار، ج 2، ص 377.

* علامه محمدباقر مجلسي: بحارالانوار، ج 102، ص 266.


منبع: فرهنگ كوثر ـ فروردين 77