پاسخی در مورد مطلب منتشر شده در مورد حدیث کسا

محمد محمدی ری شهری


اشاره
در محافل مذهبی مطلبی به نقل از آیه الله ری شهری در مورد حدیث شریف کسا منتشر شد که باعث نگرانی هایی در این مورد شد که ایشان در این مورد به بیان توضیح پرداختند

* * *
اخیراً در مورد حدیث كسا، مطالبی به این جانب نسبت داده می‌شود كه مصلحت دیدم دیدگاه خود را دربارۀ آن، به طور مختصر در این رساله منتشر نماییم؛ اما پیش از ملاحظه آن، توجه به چند نكته ضروری است:

1. حدیث شریف كسا، از احادیث صحیح و مورد اتفاق شیعه و سنی است و چنان كه در این جزوه خواهد آمد، تردیدی در صحت و صدور آن از پیامبر خدا (ص) نیست.1

2. آنچه در پایان كتاب مفاتیح الجنان تحت عنوان «حدیث كسا» به این كتاب ملحق شده، جزء مفاتیح الجنان محدث قمی نیست؛ بلكه توسط برخی ناشران ناآگاه به این كتاب افزوده شده است.

3. آنچه با نام «حدیث كسا» به مفاتیح الجنان افزوده شده است، نه تنها محدث قمی آن را نقل نكرده، بلكه در هیچ یك از منابع معتبر حدیثی یافت نمی‌شود.

4. متن فرمایش محدث قمی درباره آن چه به نام «حدیث كسا» به كتاب مفاتیح او افزوده شده این است: اما حدیث معروف به «حدیث كسا» كه در زمان ما شایع است، به این كیفیت، در كتب معتبره معروفه و اصول حدیث و مجامع متفنۀ محدثان دیده نشده و می‌توان گفت از خصایص كتاب منتخب2 است.3

5. نكتۀ مهم و قابل توجه برای ناشرین كتاب شریف مفاتیح الجنان، این كه مرحوم شیخ عباس قمی، مؤلف بزرگوار این كتاب، در پایان آن چنین می‌نویسد: چنین گوید:

" این گنهكار رو سیاه، عباس قمی عفی الله عنه: بعد از آن كه به عون الله تعالی كتاب مفاتیح الجنان را تألیف نمودم و در اقطار منتشر گشت، به خاطرم رسید كه در طبع دوم آن، بر آن زیاد كنم دعای وداعی برای ماه رمضان و خطبۀ روز عید فطر و زیارت جامعۀ ائمّه المؤمنین و دعای «اللّهُمَّ إنِّی زُرتُ هَذَا الإمٰامَ»‌ كه در عقب زیارات خوانده می‌شود و زیارات وداعی كه هر یك از ائمّه: ‌را به آن وداع كنند و رقعه‌ای كه برای حاجت می‌نویسند و دعائی كه در غیبت امام عصر ـ عجّل الله فرجه ـ باید خوانده شود و آداب زیارت به نیابت به واسطۀ كثرت حاجت به اینها. لكن دیدم هر گاه این كار را كنم فتح بابی شود برای تصرف در كتاب مفاتیح و بسا شود بعضی از فضولان بعد از این در آن كتاب بعضی از ادعیۀ دیگر بیفزایند یا از آن كم كنند و به اسم مفاتیح الجنان در میان مردم رواج دهند چنان كه در مفاتیح الجنان مشاهده می‌شود، لاجرم كتاب را به همان حال خود گذاشتم و این هشت مطلب را بعد از تمام شدن مفاتیح، ملحق به آن نمودم و به لعنت خداوند قهّار و نفرین رسول خدا و ائمّه اطهار (ع) واگذار و حواله نمودم كسی را كه در مفاتیح، تصرف كند." 4

باید خطاب به روح بلند ایشان گفت: ای محدث بزرگوار سر از خاك بردار و با كمال شگفتی ببین كه با همه پیش بینی هایی كه برای پیشگیری از دخل و تصرف در مفاتیح كرده بودی، آنچه را كه معتبر نمی دانستی، با نام «حدیث صحیح» بر آن افزودند! و اكنون كه می‌گوییم مفاتیح الجنان باید مفاتیح الجنان باشد، از هر سو فریاد بلند می‌شود كه: چرا؟! در پایان به ناشران محترم مفاتیح الجنان توصیه می‌كنم كه طبق نظر مؤلف، این كتاب را بدون ملحقات غیر مؤلف، چاپ كنند تا مشمول نفرین مؤلف بزرگوار آن نشوند، و بر وزارت ارشاد جمهوری اسلامی نیز فرض است كه از چاپ آن برخلاف نظر مؤلف، جلوگیری نماید.

محمد محمدی ری شهری
25 رمضان المبارك 1426 7/8/1384

* * *
پژوهشی دربارۀ حدیث كسا
رویداد كسا، یكی از مهمترین حوادث روشنگر تاریخ زندگی پیامبر اسلام(ص) در راستای معرفی پیشوایان و راهنمایان امّت اسلام و یكی از نقاط روشن و برجستۀ ‌خصایص و فضایل اهل بیت گرامی است. برای آشنایی دقیقتر با این رویداد مهم، توجه به نكات زیر، ضرور است:

1. سند رویداد كسا
این رویداد، از نظر سند، هیچ گونه خدشه‌ای را نمی‌پذیرد و محدّثان بزرگ، آن را در كتب معتبر خود نقل كرده‌اند. این حدیث اصطلاحاً «مستفیض» است و حتی با تحقیقی گسترده می‌توان ادعای تواتر در آن كرد و به هر حال، قراین بسیاری وجود دارد كه اگر كسی با تاریخ اسلام آشنا باشد، نمی‌تواند در وقوع این رویداد تردید كند. این رویداد در جامعۀ اسلامی به قدری معروف شد كه روز وقوع آن، روز كسا نامیده شد5 و پنج تن پاكی كه مشمول عنایت خاص الهی در آن روز شدند، به «اصحاب كسا» ملقب گردیدند.6

2. چگونگی رویداد
هیچ یك از احادیثی كه دربارۀ رویداد كسا رسیده است، آن را به طور كامل بیان نكرده‌اند و هر یك تنها به بخشی از آن اشاره دارند. لذا ما خواهیم كوشید با بهره‌گیری از همۀ‌ آنها تصویر تقریباً كاملی از این رویداد ارائه دهیم.

روزی پیامبر اسلام(ص) به خانۀ همسر گرامی خود، امّ سلمه، می‌آید. قرار است او در این روز، پیام مهمی از سوی خداوند متعال دربارۀ‌ چند تن از نزدیكان خود دریافت كند. لذا به همسرش تأكید می‌كند كه به هیچ كس اجازۀ ورود ندهد.

از سوی دیگر،درست در همین روز، فاطمه، دختر پیامبر(ص) تصمیم می‌گیرد برای پدر عزیزش غذای مناسبی به نام عصیده7 (كاچی) تهیه كند. او این غذا را در یك دیگ كوچك سنگی فراهم می‌كند و آن را روی طبقی گذاشته، برای پدر می‌آورد.

امّ سلمه می‌گوید: «من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». آخر او چگونه می‌توانست میان پیامبر(ص) و پارۀ تنش مانع ایجاد كند؟! اصولاً منع پیامبر، شامل فاطمه نمی‌شد؛ بلكه اساساٌ، پیامبر(ص) خانه را به خاطر فاطمه و شوهر و دو فرزندش خلوت كرده بود. باری، فاطمه علیها السلام همراه با طبقی از كاچی خدمت پدر رسد؛ لیكن تنها حضور او كافی نبود.

از این رو، پیامبر(ص) به دخترش فرمود: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور». فاطمه بی‌درنگ به منزل بازگشت و طولی نكشید كه همراه همسر و دو فرزندش ـ كه در آن وقت، كودكانی خرد بودند ـ به خانۀ پدر وارد شد. ام سلمه با اشارۀ رسول خدا(ص) برخاست و در كناری مشغول نماز شد.

مجلس، كاملاً خصوصی شد... مجلس انس و قدس. رسول خدا(ص) با علی (ع)ـ كه او را نفس خود می‌دانست ـ و فاطمه علیها السلام ـ كه وی را جزئی از وجود خود معرفی می‌كرد ـ و دو فرزندش حسن و حسین ـ كه آنها را دو ریحانۀ خود نامیده بود ـ ، كنار سفرۀ‌ فاطمه نشستند.

عادت پیامبر این بود كه بدون همسرش غذا نمی‌خورد؛ ولی امروز، وضع به گونه‌ای دیگر است و سفره سفره‌ای دیگر. اگر امروز امّ سلمه بر این سفره بنشیند، فردا سخن خدا دربارۀ اهل بیت پیامبر به گونه‌ای دیگر تفسیر خواهد شد.

از این رو، پیامبر امروز، استثنائاً از همسرش برای تناول غذا دعوت نمی‌كند، افزون بر این كسای خیبری8 را بر سر داماد و دختر و فرزندانش می‌كشد و با دست راست به آسمان اشاره می‌كند و می‌فرماید:

اللّهُمَّ هٰؤلاءِ أهلُ بَیتی، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهِّرهُم تَطهیراً .9

خدایا! اینان اهل بیت من هستند. پس هر گونه پلیدی را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان!

در روایت دیگری آمده است كه پیامبر(ص) فرمود:

اللّهُمَّ هٰؤلاءِ أهلُ بَیتی و خاصَّتی، اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهِّرهُم تَطهیراً.10

بار خدایا! اینان اهل بیت و خواص من هستند. خدایا! هرگونه پلیدی را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان!

در روایت دیگری آمده است كه پیامبر(ص) فرمود:

اللّهُمَّ إنَّ هٰؤلاءِ آلُ مُحَمَّدٍ فَاجعَل صَلَواتِكَ و بَرَكاتِكَ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ عَلیٰ آلِ مُحّمَّدٍ إنَّكَ حَمیدٌ مَجیدٌ.11

خدایا! اینان خاندان محمد هستند. پس درود و بركات خود را بر محمد و خاندان محمد قرار ده كه تو ستودۀ‌ بزرگواری.

آن گاه جبرئیل امین، نازل شد و این آیه را ـ كه بعدها، آیۀ «تطهیر» نامیده شد‌ـ‌خواند:

﴿إنّما یریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنكُم الرِّجسَ أهلَ البیتِ و یُطَهِّرَكُم تَطهیراً﴾12

همانا خدا می‌خواهد پلیدی را از شما دور كند و شما را به كلی پاك دارد.

تا این جا امّ سلمه در كنار اتاق، كم و بیش ناظر این رویداد نورانی و معنوی بود كه دیگر تاب نیاورد. جلو آمد و گوشۀ كسا را بلند كرد تا او نیز از این فضای نورانی بهره‌مند گردد؛ ولی پیامبر با قاطعیت، كسا را از دست او كشید و مانع از ورود او به فضای اهل بیت قرآنی خود شد.

گویا امّ سلمه از این برخورد، دلگیر شد و عرض كرد: آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟

پیامبر(ص) خدا فرمود:

إنََكِ إلیٰ خَیرٍ أنتِ مِن أزواجِ النَّبِیِّ.13

تو در راه خیر و نیكی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی.

3. فضای رویداد
تأمل در متن واقعۀ كسا و احادیثی كه در این موضوع وارد شده است، به روشنی اثبات می‌كند كه این واقعه، آن گونه كه برخی از نویسندگان تصور كرده‌اند، یك رویداد معمولی ـ كه بعدها اهمیّت پیدا كرده باشد ـ نیست ؛ بلكه به دلیل فضای خاص این رویداد و ارتباط آن با نزول آیۀ تطهیر، یكی از استثنایی ترین رویدادهای تاریخ زندگی پیامبر اسلام در زمینۀ معرفی پیشوایان و راهنمایان آیندۀ‌ جامعۀ اسلامی است. متن دعای پیامبر و بسیاری از احادیثی كه واقعۀ كسا را روایت كرده‌اند، به روشنی نشان می‌دهد كه این رویداد، در جریان نزول آیۀ تطهیر و در جهت تفسیر و تبیین آن، تحقق یافته است. نقل شده است كه پیامبر تا پایان عمر پر بركتش، اصحاب كسا را، شبانگاهان، تا سپیده‌دم، دعا می‌فرموده است و آنها را «اهل بیت» می‌خوانده است و این دلالت بر اهمیّت این رویداد دارد.

4. رویداد كسا در خانۀ امّ سلمه
هر چند برخی از احادیث، اشاره به وقوع رویداد كسا در خانۀ برخی دیگر از همسران پیامبر دارند، لیكن ملاحظه و تأمل در مجموع روایاتی كه در این باره وارد شده‌، اثبات می‌كند كه نزول آیۀ تطهیر و رویداد كسا، بی‌تردید در خانۀ امّ سلمه واقع شده است. عایشه نیز به این حقیقت اعتراف دارد، چنان كه از ابو عبدالله جدلی روایت شده كه گفته است: بر عایشه وارد شدم و گفتم: آیۀ إنّما یریدُ اللهُ ... در كجا نازل شده است؟ او گفت: در خانۀ‌ امّ سلمه. در روایت دیگری امّ سلمه می‌گوید: اگر از عایشه بپرسی، به تو خواهد گفت كه: این آیه در خانۀ من نازل شده است. شیخ مفید، در این باره می‌گوید:

اصحاب حدیث، روایت كرده‌اند كه دربارۀ این آیه از عمر سؤال شد و او گفت: «دربارۀ آن، از عایشه سؤال كنید» و عایشه در پاسخ گفت : «این آیه در خانۀ خواهرم امّ سلمه نازل شده است. پس دربارۀ آن، از او بپرسید كه در زمینۀ‌ این آیه، از من آگاه‌تر است».14

بنابراین، اگر صحت روایاتی را كه بدانها اشاره شد15 بپذیریم، باید بگوییم كه در ادامۀ رویداد كسا، افراد دیگری (مانند عایشه و زینب دختر ام سلمه) نیز شاهد آن بوده‌اند و آنها نیز از پیامبر همان تقاضای امّ سلمه را داشته‌اند و پیامبر خدا به آنها پاسخ منفی داده است و احتمالی كه برخی از محدّثان16 در تكرار چندباره این رویداد قائل شده‌اند، امری بعید به نظر می‌رسد.17

5. آنچه به «حدیث كسا» شهرت یافته است
تا این جا روشن شد كه حدیث كسا ـ به شرحی كه گذشت ـ قطعی و غیر قابل تردید و بیانگر یكی از مهم ترین ویژگی‌های اهل بیت رسول خدا، یعنی ویژگی طهارت و عصمت آنهاست؛ لیكن در این اواخر، حدیثی به عنوان «حدیث كسا» در میان شیعیان، شایع گردیده كه پایه و اساسی ندارد. نخستین محدّث معروفی كه بی‌اساس بودن این حدیث را اعلان كرده، مرحوم محدث قمی (صاحب مفاتیح الجنان)ـ رضوان الله تعالی علیه ـ است و شگفت انگیز، این كه ایشان اجازه نمی‌داد كسی بر مفاتیح الجنان نكته‌ای بیفزاید و به انجام دهندۀ این كار، نفرین فرستاده است؛ ولی با این حال می‌بینیم كه حدیث مذكور بدان افزوده شده است!

دلایل بی‌پایه بودن این حدیث، بسیار است كه اینك به برخی از آنها اشاره می‌كنیم:

1. این حدیث در هیچ یك از كتب معتبر فریقین وجود ندارد، حتی كتابهایی كه هدف آنها جمع آوری احادیث منسوب به اهل بیت بوده است(همچون بحارالانوار)

2. تا آن جا كه ما می‌دانیم، نخستین كتاب كه این حدیث را بی‌سند نقل كرده است، همان طور كه محدث قمی اشاره كرده، كتاب منتخب طریحی است و این، بدان معناست كه از صدر اسلام تا حدود هزار سال بعد، از این حدیث، هیچ اثری در كتب حدیثی دیده نمی‌شود.

3. شگفت انگیز، این كه این حدیث بی‌سند، در حاشیۀ‌ نسخۀ‌ خطی كتاب عوالم العلوم، با سند می‌شود(!) كه شرح آن چنین است:

رأیت بخط الشیخ الجلیل السیّد هاشم، عن شیخه السید ماجد البحرانی، عن الحسن بن زین الدّین الشهید الثانی، عن شیخه المقدّس الأردبیلی، عن شیخه علیّ بن عبدالعالی الكركی، عن الشیخ علی بن هلال الجزائری، عن الشیخ أحمد بن فهد الحلّی، عن الشیخ علی بن الخازن الحائری، عن الشیخ ضیاء الدین علی بن الشهید الأول ، عن أبیه، عن فخر المحققین، عن شیخه العلامه الحلّی، عن شیخه المحقّق، عن شیخه ابن نما الحلّی، عن شیخه محمد بن ادریس الحلّی، عن حمزة‌الطوسی صاحب «ثاقب المناقب» ، عن الشیخ الجلیل محمد ابن شهر آشوب، عن الطبرسی صاحب الاحتجاج، عن شیخه الجلیل الحسن بن محمد بن الحسن الطوسی، عن أبیه شیخ الطائفة، عن شیخه المفید، عن شیخه ابن قولویه القمی، عن شیخه الكلینی، عن علی بن ابراهیم(عن أبیه ابراهیم) بن هاشم، عن احمد بن محمد بن ابی نصر البزنطی، عن قاسم بن یحیی الجلاء الكوفی، عن ابی بصیر، عن ابان بن تغلب البكری، عن جابر بن یزید الجعفی، عن جابر بن عبدالله الانصاری، عن فاطمة الزهراء بنت رسول الله، قال: سمعت فاطمة أنّها قالت: دخل علیَّ أبی رسول الله...18 و اینك چند نكته دربارۀ این سند

الف ـ تنها مستند سند مذكور، گفتۀ شیخ نورالدین عبدالله بحرانی(مؤلف عوالم العلوم) است كه بر فرض ثبوت، می‌گوید: «به خط سید هاشم بحرانی دیدم...»؛ ولی معلوم نیست چه كسی ضامن صحت تشخیص او در این كه آن خط، ضرورتاً خط سید هاشم بحرانی است، خواهد بود!

ب ـ سید هاشم بحرانی19 كه این سند منسوب به اوست، این حدیث را در كتابهای خود (تفسیر «البرهان» و «غایة المرام» ) نیاورده است، با این كه او در این كتابها به جمع احادیث همّت داشته است، نه ارزیابی و تصحیح آنها؛‌ بلكه آنچه او در این كتاب‌ها آورده، سنداً و متناً مخالف چیزی است كه این خط به او نسبت می‌دهد.

ج ـ بسیاری از محدّثان بزرگ شیعه، همچون: كلینی، طوسی، مفید، طبرسی و ابن شهر آشوب كه در این سلسله سند آمده‌اند، در كتب خود، حدیث كسا را به همان گونه‌ای آورده‌اند كه در این جزوه اشاره شد20 و مخالف متن حدیث كسای شایع است.

دـ سلسله سندی كه برای این حدیث در حاشیۀ عوالم ذكر شده، به قدری اشكال دارد كه اگر كسی كمترین اطّلاعی از علم رجال، داشته باشد، نادرست بودن آن را آشكارا تشخیص می‌دهد.21

هـ ـ متن حدیث، علاوه بر این كه مخالف همۀ‌ متنهای معتبر است، سستی‌هایی دارد كه بر اهل درنگ و دقت، پوشیده نیست.


پي نوشت  :
1. برای توضیح بیشتر، نگاه كنید به: اهل بیت در قرآن و حدیث، محمد محمدی ری شهری، قم: دار الحدیث.
2. نوشتۀ فخر الدین محمد بن علی نجفی معروف به شیخ طریحی، متولد نجف، متوفای: سال 1085قمری.
3. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی: ج1، ص 527.
4. مفاتیح الجنان (خوش نویس: محمد رضا افشاری، ناشر: پیام آزادی)، ص 945(مقدمۀ بخش «ملحقات مفاتیح الجنان»)
5. نگاه كنید به: الخصال: ص 550، الغدیر: ج4، ص 40.
6. نگاه كنید به: بحارالأنوار: ج22، ص 245و 494، مجمع البیان: ج9، ص 44.
7. غذایی كه با آرد و روغن، درست می‌شود.(لسان العرب: ‌ج3، ص 291)
8. عبایی از بافته‌های مردم منطقۀ خیبر.
9. تفسیر الطبری: ج12، جزء 22، ص 7.
10. مسند ابن حنبل: ج10، ص 197، ح26659.
11. مسند ابن حنبل: ج10، ص 228، ح26808.
12. احزاب، آیۀ 33.
13. تفسیر الطبری: ج12، ص7.
14. الفصول المختارة: ص 53و 54
15. نگاه كنید به: اهل بیت در قرآن و حدیث: ج1، ص 34و 58.
16. نگاه كنید به: ذخائر العقبی: ص 57، الصواعق المحرقة: ص 144، ینابیع المودّة:‌ ج1، ص 323، أهل بیت فی آیة التطهیر: ص 51.
17. نگاه كنید به: پیش گفتار، ص 8.
18. عوالم العلوم: ج2، ص 930.
19. او سید هاشم بن اسماعیل كتكانی بحرانی است. در كتكان از نواحی بحرین به دنیا آمد و در سال 1107 قمری از دنیا رفت. تراجم نویسان، شخصیت علمی و عملی او را ستوده‌اند. او از شیخ حرّ عاملی اجازه نقل حدیث داشت. گفته شده: «او 75 كتاب تألیف كرد؛ اما نوشته‌هایش از غلو و سستی خالی نیست» . نگاه كنید به: أعیان الشیعة: ج10، ص 249، أمل الآمل: ج2، ص 341، ریاض العلماء: ج5، ص310، العلامه السید هاشم البحرانی، فارس تبریزیان.
20. برای نمونه: أمالی الطوسی: ص 263و 368، أمالی الصدوق: ص 381ـ 382، مجمع البیان: ج8 ص 559، و برای مطالعۀ گسترده‌تر همۀ نقل‌ها، نگاه كنید به: اهل بیت در قرآن و حدیث: ج1، ص 24ـ 37و 46ـ 69
21. نگاه كنید به: عوالم العلوم: ج2، ص 930(پانوشت دوم).
 


منبع: دانشکده علوم حدیث