بيماري وسواس و راه هاي درمان آن  ‏‏

معصومه صادقي اردستاني


يكي از بيماري‌هاي رواني كه انديشه جامعه امروزي ما را سخت درگير خود كرده است،بيماري رواني وسواس مي باشد.

امروزه،افراد زيادي با اين مشكل دست و پنجه نرم مي‌كنند و نه تنها با خود،بلكه با اطرافيان خود نيز درگيري‌هايي پيدا كرده‌اند. شخص وسواس،هميشه خود را از ديگران برتر،بهتر و پاكيزه‌تر مي‌بيند و همين،موجب دلگيري و رنجش اطرافيان مي‌شود. وسواس انواع گوناگوني دارد:وسواس فكري،اخلاقي و عملي و بايد بدانيم،همان طور كه شستشوهاي بيش از اندازه،پيامدهاي تلخ و ناگواري را به دنبال دارد،وسواس فكري هم با پريشان فكري ها و ناآرامي‌هايي كه زائيده پندارهاي غلط شخص بد فكر مي‌باشد،در نشست‌ و برخاست‌ها و روابط اجتماعي،موجب اختلاف‌هاي دامنه داري مي‌شود كه همه را در آتش سوزان خود مي‌سوزاند و خاكستر مي‌كند.

عوامل و ريشه‌هاي بيماري وسواس،عبارتند از:

1.اختلالات رواني
متاسفانه، وجود يك سلسله آشفتگي‌هاي رواني باعث مي‌شود كه شخص دچار شك شود و پيوسته جان و روح خود را،در معرض نا آرامي و نگراني قرار دهد كه ما در رويارويي با اين افراد،به روشني،اين نگراني را در چشمان و رفتارشان مي‌بينيم!

2.نداشتن شناخت و آگاهي
نا آگاهي در زمينه احكام ديني و عبادت‌ها موجب بروز اين بيماري مي‌شود،حال آنكه دين اسلام سفارش كرده است كه از به رنج انداختن خود بپرهيزيم.

3. وسوسه‌هاي شيطاني
بزرگ‌ترين ريشه وسواس،همين تلقين‌هاي شيطاني است.خداوند،در كتاب آسماني خويش مي‌فرمايد:بگو از شر شيطان وسوسه گر به خداوند آدميان پناه مي‌برم!

از اين رو،جلوگيري از نفوذ شيطان در كارهاي روزمره و به ويژه در هنگام عبادت (نماز، روزه، اعمال حج و…) كه حساس‌ترين لحظه حضور شيطان براي جدايي انداختن ميان عابد و معبود مي‌باشد، بسيار ضروري است.و در اين صورت است كه،شيطان به ناتواني خود پي مي برد.

4. عامل وراثت

همانطور كه فرزندان ويژگي‌هاي ظاهري مانند:قد و شكل و… را از راه ژنتيك دريافت مي كنند،از نظر رواني نيز،از پدر و مادر ارث مي برند كه با روش‌هاي درست تربيتي و چيرگي بر اراده مي‌توان،تا اندازه زيادي،به برطرف ساختن اين كمبود پرداخت.

5. بحرانهاي دوران نوجواني
در اين دوران نيز،به دليل دگرگوني‌هاي بسيار،براي نوجوان دغدغه ها و آشفتگي‌هاي روحي و رواني زيادي وجود دارد كه به طور طبيعي،بر فكر و روان او تاثير مي‌گذارد و به شكل بيماري وسواس نمود مي‌يابد.

6. روش‌هاي تربيتي نامطلوب
بيشتر وقت‌ها،پدر و مادر در تربيت فرزندان خود دچار زياده‌روي و يا كوتاهي مي‌شوند.بي توجهي در دوران كودكي،وجود ضربه‌ها و استرس‌هاي روحي ناشي از درگيري‌هاي خانوادگي وجدايي پدر و مادر باعث مي‌شود كه فرزندان در دوران نوجواني و جواني براي ابراز شخصيت و جلب توجه،به اين شكل خود را مطرح كنند!

پيامدهاي بيماري وسواس
در ميان زيان‌هاي ناشي از اين بيماري،مي‌توان به زيان‌هاي فردي،اجتماعي،اقتصادي و اعتقادي اشاره كرد.

الف:زيان‌هاي فردي
1. خارج شدن از محور طاعت و خلوص نيت،به خاطر از دست دادن حالت بندگي.

2.به هدر دادن وقت پر ارزشي كه مي‌تواند در راستاي كارهاي بهتر و مفيدتري استفاده شود.

3.بي محتوا شدن عبادت و از دست رفتن هدف اصلي عبادت كه فروتني در برابر پروردگار مي باشد،چنان كه گاهي توجه بيش از اندازه،به تلفظ و قرائت در نماز،از حضور قلب و ركن اصلي نماز مي‌كاهد.

4. بدعت‌گذاري در دين؛ شخص وسواس،به دليل نداشتن تمركز فكري،چيز تازه‌اي را اضافه يا كم مي‌كند.

امام باقر(ع) در اين باره مي فرمايند:«كل بدعة ضلالة،وكل ضلالة سبيلها الي النار؛هر بدعتي،گونه‌اي گمراهي خواهد بود و هر گمراهي هم،راهي به سوي آتش جهنم خواهد بود».

5. آخرين ضرر فردي اين بيماري،گاهي،باطل شدن عبادت مي باشد.

ب: زيانهاي اجتماعي
1. گوشه گيري و انزوا طلبي،به خاطر ارتباط نداشتن با ديگران و بدبيني و بد گماني نسبت به افراد.

2. آزار اطرافيان،به دليل وقت گذراني بيهوده و در نتيجه،معطل كردن ديگران.

امام صادق(ع)مي‌فرمايد:روز قيامت،آنگاه كه كساني كه بندگان خدا را به زحمت انداخته‌اند،فرا خوانده مي‌شوند،گروهي حركت مي كنند كه در چهره آنان گوشتي وجود ندارد،آن وقت گفته مي‌شود:هؤلاء الذين آذوا المؤمنين؛اينها افرادي هستند كه در دنيا موحبات آزار اهل ايمان را فراهم كرده‌اند.

3. زمينه گناه سازي:بدين معني كه شخص وسواس،به دليل بد گماني و حساسيت‌هاي نابجاي سايرين،گاهي خيلي راحت،به آنها تهمت مي‌زند و دروغ مي‌گويد،در حالي كه خداوند در كتاب آسماني خويش مي‌فرمايد:يا ايها الّذين آمنوا اجتنبوا كثيرا مّن الظن انّ بعض الظن اثم؛اي اهل ايمان،از بسياري گمان بردنها خودداري كنيد؛زيرا برخي از گمان بردنها،گناه مي باشد.(سوره حجرات،ايه 12)

4. بد جلوه دادن چهره دين

5. ايجاد اختلافات خانوادگي

راههاي درمان بيماري وسواس
همان گونه كه براي بيماري‌هاي ديگر راه چاره و درمان وجود دارد،معالجه بيماري وسواس نيز دو مرحله دارد:

1. مطالعه و بررسي در دستورات دين

2.به كار بردن شيوه‌هاي درمان وسواس.

الف: مطالعه در احكام و برنامه‌هاي ديني

1. در مورد پاكي
آنچه در مورد «طهارت و نجاست» بايد بدانيم،اين است كه بيشتر فقيهان، چيزهاي نجس را در 11 مورد دانسته و غير از اين،همه چيز پاك است،مگر اين كه به نجس بودن آن يقين شود كه در سه حالت،مي‌توان اطمينان پيدا كرد كه چيزي نجس است:1. خود انسان يقين پيدا كند،2. كسي كه چيزي را در اختيار دارد،مانند همسر و كارمند بگويند،اين جسم نجس است،3. دو مرد عادل گواهي بدهند كه آن چيز نجس است.

2. در مورد وضو و غسل
به همان اندازه كه وضو و غسل را بايد با دقت انجام دهيم،همانطور هم بايد از ريختن آب زياد خودداري كنيم و همچنين؛اگر چنانچه آبي در اختيار نبود،مي‌توان از خاك به جاي آب استفاده كرد و تيمم كرده قرآن مي‌فرمايد:فلم تجدوا ماء، فتيمموا صعيدا طيبا؛اگر آبي نيافتيد،كه با آن وضو بگيريد يا غسل كنيد،پس تيمم كنيد.(سوره مائده،ايه 6)

3. در مورد نماز خواندن
وسواس و دقت بيش از اندازه در نماز،گاهي موجب باطل شدن نماز مي‌شود.در عين حال،به منظور جلوگيري از شك زياد،رفتن به نماز جماعت در مساجد روش پسنديده‌اي است؛زيرا از جمله مواردي كه مي‌توان به شك بي اعتنا بود،شك امام و مأموم مي‌باشد.به اين ترتيب شك‌هاي بعد از سلام،بعد از وقت،كثير الشك و شك در نمازهاي مستحبي موجب باطل شدن نماز نمي‌شود.

4. در مورد روزه
با توجه به ايه:فمن كان منكم مريضاً أو علي سفر فعدّة من ايام اخر و علي الّذين يطيقونه فدية طعام مسكين…؛در روز گرفتن براي افراد بيمار،مسافر،مردان پيرو زنان باردار و شيرده و غيره ارفاق در نظر گرفته شده است و نيازي به مشقت انداختن خود نمي‌باشد.(سوره بقره،ايه 184)

در ادامه همين بحث، در مورد جهاد براي افراد ناتوان نيز معافيت قرار داده شده و دين ما هرگز ما را به سختي نينداخته است.

ب:راههاي درمان وسواس
1. توجه به عاقبت وسواس؛
2. مراجعه به پزشك و يا مشاورين اجتماعي؛
3. برنامه غذايي مناسب.
الف:در اين مورد،خوردن «انار» و نيز تصفيه خون از وسواس جلوگيري مي‌كند.
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد:«هر كس انار بخورد،قلب او نوراني مي گردد و وسوسه،‌تا چهل روز از او برطرف مي‌شود».
ب: آب نيسان رومي كه مدت آن از 23 فروردين تا 30 روز بعد مي‌باشد.
با توجه به فرموده پيامبر(ص) داروي همه دردها،همين آب نيسان معرفي شده است.
4. مسواك زدن و استفاده از «سدر» و خضاب؛
5. عبادت و توسل؛
6. تلقين به نفس؛
7. توجه به موازين اسلامي و شرعي.

تفاوت و سواس و احتياط
در اين بخش،لازم به يادآوري است كه بگوئيم:ميان وسواس و احتياط كاري تفاوت‌هايي وجود دارد. چنانچه در احاديث،احتياط،راه نجات معرفي شده است و عملي پسنديده مي باشد.

مرحوم «محمد حسن نجفي» صاحب كتاب ارزشمند «جواهر الكلام» مي‌نويسند:اگر احتياط سبب وسواس شود،ممنوع و حرام است.

در پايان اميد آن داريم كه خداوند ما را از وسوسه هاي شيطاني دور بدارد.و در اين راستا،به اين نكته توجه مي‌كنيم كه:ان الظّن لا يغني من الحق شيئ .(سوره يونس،ايه 36)

ظن و گمان انسان را بحق نمي رساند و آنچه موجب اعتبار است،علم و يقين مي‌باشد.


منبع:  دوماهنامه بشارت، مهر و آبان 1387، شماره 67