جايگاه كار و كوشش در آموزه‏هاي ديني

محمد آصف عطايي


خميره وجودي انسان از دو بعد مادي و معنوي «جسم و جان» معجون و تركيب يافته است، و هر يك از اين دو بعد، براي رشد و بالندگي، به تقويت، انرژي و تغذيه سالم نيازمند مي‏باشد، خداي متعال كه جهان هستي را خلق كرده و انسان را به عنوان گل سرسبد مخلوقات خود، معرفي و طبيعت را مسخّر او ساخته است، ابزار، وسايل و امكانات مورد نياز در هر دو بُعد مادي و معنوي را در اختيار انسان قرار داده، راه سعادت و شقاوت، و صعود و سقوط را به او نشان داده است، ولي پيمودن راه، نوع زندگي و استفاده و بهره‏برداري از مواهب و نعمت‏هاي طبيعت را به خود او واگذار كرده و اين انسان است كه بايد در سايه تدبير و تعقل و با سعي، تلاش و فعاليت‏هاي شبانه روزي، زمينه رشد، تعالي و تكامل در هر يك از دو بعد مادي و معنوي را براي خود و همنوعان خويش فراهم سازد.

طبيعت بستر زندگي
در قرآن كريم، آيات فراواني آمده است كه زمين و طبيعت را به عنوان بستر آماده و مناسب براي امرار معاش، و ميدان سعي و تلاش، معرفي مي‏كند و در جاهاي مختلف و متعدد به انسان، منت گذاشته و از مواهب و نعمت‏هاي مادي و طبيعي و تسخير آن، براي استفاده و بهره‏برداري او سخن مي‏گويد، براي نمونه، آيات ذيل را مرور كنيم:
«خداوند آسمان‏ها و زمين را آفريد و از آسمان آب فرو فرستاد و به واسطه آن، انواع ميوه‏ها را براي روزي شما روياند. كشتي‏ها را رام ساخت تا به فرمان او، در دريا، حركت كنند، رودها، خورشيد و ماه، و شب و روز را براي شما رام كرده است و هر چيزي كه از او خواسته‏ايد به شما بخشيده است و اگر بخواهيد نعمت‏هاي الهي را بشماريد، قدرت و توانايي شمارش آن را نداريد.»(1)
در آيه‏اي ديگر مي‏خوانيم: «و خداوند، چهارپايان را آفريد كه براي شما در «پوست» آنها، گرما و منافع ديگري نهفته است و نيز از آنها مي‏خوريد و هنگامي كه آنها را «شام‏گاهان» از چراگاه باز مي‏گردانيد يا «بامدادان» به چراگاه مي‏بريد، شما را در آن تجمل «و زيبايي» هست و بارهاي شما را تا شهرهاي دور دست مي‏برند، بدون شك، پروردگارتان، رئوف و مهربان است و نيز اسب‏ها و استران و درازگوشان را آفريد، تا بر آنها سوار شويد و مايه تجمل نيز مي‏باشد، و نيز نعمت‏هاي ديگري مي‏آفريند كه شما نمي‏دانيد.»(2)

در سومين آيه مي‏خوانيم: «در چهارپايان براي شما عبرتي است كه از شكم آنها، از ميان سرگين و خون، شير پاك به شما مي‏نوشانيم... و از ميوه‏هاي درختان خرما و انگور، هم «شراب» مستي‏آور و هم خوراكي نيكو به دست مي‏آوريد، بي‏گمان در اين امر براي خردورزان، مايه عبرت است و نيز پروردگارت به زنبور عسل، الهام كرد كه از كوه‏ها و درختان، براي خود، خانه بساز، و از همه ميوه‏ها تناول كن و از خداي خود پيروي‏بنما، آنگاه از شكم آنها شهدي رنگارنگ مي‏تراود كه در آن، شفاي مردمان مي‏باشد.»(3)

آنچه از آيات ياد شده و نظاير آن استفاده مي‏شود اين است كه هر چيزي كه براي امرار معاش و زندگي سالم و به دور از افراط و تفريط، لازم باشد، خداي متعال از همان آغاز خلقت در اختيار انسان قرار داده است. و صد البته كه رام ساختن طبيعت و تسخير آن، اين معني را نمي‏رساند كه انسان دست روي دست بگذارد و سستي و تنبلي را اختيار كرده و سعي و تلاش نكند و خود را سر بار جامعه و مردم قرار دهد.

برخي، كار و فعاليت براي امرار معاش را با دنياگرايي و دنياپرستي خلط كرده و آن را مغاير با آموزه‏هاي ديني تلقي نموده و در مذمت و محكوميت آن، مطالبي گفته‏اند. عده‏اي ديگر، مي‏گويند: از آن‏جايي كه رزق و روزي انسان از جانب خالق هستي معين و مقدر شده است، سعي و تلاش انسان، تأثيري در زيادي و نقصان آن ندارد لذا دست از سعي و تلاش برداشته، عزلت و گوشه‏نشيني را اختيار كرده‏اند. برخي ديگر كارهاي فيزيكي نظير كشاورزي، دامداري و بنّايي را عيب دانسته و آن را مخالف مقام و منزلت خيالي خود، مي‏دانند!

ترويج اين گونه افكار و انديشه‏ها، كه هيچ گونه پشتوانه ديني و مكتبي ندارد، باعث مي‏شود بهانه به دست دشمنان دين و مذهب بيفتد و آنان نيز با توجه به جهل و ناداني عامه مردم، دين و مذهب را به عنوان عامل تخدير و ركود در عرصه‏هاي مهم اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي، معرفي كرده و در سطح جهان تبليغات وسيع و گسترده‏اي را عليه دين و مذهب، سازماندهي كنند و به خورد جامعه و مردم دهند.

ارزش كار در فرهنگ اسلامي
كساني كه اندك آشنايي با معارف اسلامي، آيات قرآن و احاديث معصومين داشته باشند اين حقيقت را متوجه شده و باور خواهند كرد كه رشد و تكامل انسان در هر يك از دو بعد مادي و معنوي، تنها در سايه سعي و تلاش، محقق شده و امكان‏پذير مي‏باشد، چنانچه قرآن كريم در جمله كوتاه و معروفي، بهره‏مندي انسان را منحصراً در گرو كار و كوشش مي‏داند و مي‏گويد: «براي انسان بهره‏اي جز سعي و كوشش او نيست.»(4) و در آيه ديگري مي‏فرمايد: «خداوند سرنوشت هيچ قوم «و ملتي» را تغيير نمي‏دهد مگر آن كه آنها خود را تغيير دهند.»(5) و در جمله كوتاه ديگري مي‏خوانيم: «هر كس در گرو اعمال خود است.»(6) گرچه آيات ذكر شده در ارتباط با امور معنوي و اُخروي است ولي معيار و ملاك كلي كه آيات ياد شده و آيات فراوان ديگري به دست مي‏دهد اين است كه بهره‏مندي انسان از نعمت‏هاي مادي و معنوي «دنيا و آخرت» در گرو سعي و تلاش است به قول شاعر:

نابرده رنج، گنج ميسر نمي‏شود
مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد

اگر كار و كوشش با آموزه‏هاي ديني و مذهبي، مخالفت داشته و يا مفهوم تضمين رزق و روزي از طرف خداوند، سستي، تنبلي و نشستن در منزل مي‏بود و يا فعاليت‏هاي نظير كشاورزي، چوپاني و دامداري... با مقام و منزلت انسان، سازگاري نداشته عيب به حساب مي‏آمد، انبيا و اولياي الهي كه خود صاحبان شريعت هستند و به جزئيات آموزه‏هاي ديني، آشنايي كامل دارند، حتماً بيان داشته و يادآوري مي‏كردند، در حالي كه قضيه كاملاً بر عكس است. انبيا و اولياي الهي، پيروان خود را به كار و كوشش، دعوت كرده‏اند و از سستي و تن‏پروري مذمت و سرزنش نموده‏اند و خود نيز به كارهاي سخت و طاقت‏فرسا، نظير چوپاني، خياطي، كشاورزي و زره بافي... پرداخته‏اند.

يكي از ياران امام صادق (ع) مدتي خدمت امام نيامده بود، امام صادق (ع) احوال او را جويا شدند عرض كردند: او كار و فعاليت تجارتي را ترك كرده و به عبادت روي آورده است، امام فرمود: واي بر او، آيا نمي‏داند كسي كه تلاش و طلب روزي را ترك كند، دعايش مستجاب نمي‏شود.» سپس افزود: هنگامي كه آيه «وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ» نازل گرديد، جمعي از ياران پيامبر(ص) درها را به روي خود بستند و روي به عبادت آوردند و گفتند: خداوند روزي ما را عهده‏دار شده است، اين جريان به گوش پيامبر (ص) رسيد. كسي را نزد آنها فرستاد كه چرا اين گونه رفتار مي‏كنيد؟ جواب دادند يا رسول‏اللّه‏ چون خداوند روزي ما را متكفل شده است ما مشغول عبادت شده‏ايم. پيامبر فرمود: هر كسي چنين كند دعايش مستجاب نمي‏شود بر شما باد كار و كوشش نموده و طلب روزي نماييد.»(7)

بنابراين معني و مفهوم تسخير طبيعت و نعمت‏هاي فراوان آن، اين است كه انسان در سايه تدبير و تعقل، در حوزه‏هاي مختلف زندگي مثل زراعت، دامپروري، تجارت، استخراج معادن، به كارگيري گياهان دارويي و ساخت و ساز ابزار و وسايل... تلاش و فعاليت نمايد و زمينه رشد و بالندگي را در تمام عرصه‏هاي زندگي فراهم سازد. آيات فراواني وجود دارد كه انسان را به سعي و تلاش، واداشته و او را تشويق و ترغيب مي‏نمايد تا با جد و جهد مداوم، زمينه استفاده مطلوب‏تر از نعمت‏هاي طبيعت را براي خود و همنوعان خويش فراهم سازد چنانچه در سوره نحل مي‏خوانيم:

«او كسي است كه دريا را مسخر «شما» ساخت تا از آن «صيد كرده و» گوشت تازه بخوريد و وسايل زينتي را براي پوشش از آن، استخراج نماييد و كشتي‏ها را مي‏بينيد كه سينه دريا را مي‏شكافند تا شما «به تجارت بپردازيد» و از فضل خداوند بهره گيريد»(8) بهره‏گيري معناي وسيعي دارد كه هر گونه فعاليت‏هاي اقتصادي از طريق راه‏هاي دريايي را شامل مي‏شود.

در جاي ديگري مي‏خوانيم: «او كسي است كه زمين را رام شما ساخت، پس به گوشه و كنار آن، رهسپار شويد واز روزي او، استفاده كنيد.»(9)
در سوره قصص هم مي‏خوانيم: «از جمله رحمت خداوندي اين است كه شب و روز را براي شما قرار داده است تا در شب آرامش يابيد «و دوباره انرژي لازم را به دست آوريد» و در روز دنبال رزق حلال رفته تلاش و فعاليت نمايد.»(11)

كارگران همپاي مجاهدان
از ديدگاه قرآن و روايات معصومين، سعي و تلاش براي اداره زندگي، در سايه موازين شريعت و به دور از افراط و تفريط، به عنوان عبادت ارزشمند و در رديف جهاد و مبارزه مسلحانه عليه دشمنان و متجاوزين معرفي شده است، خداي متعال در سوره مزمل مي‏فرمايد: «آن مقدار از قرآن كه براي شما ميسر و امكان‏پذير مي‏باشد تلاوت كنيد، خداوند مي‏داند كه به زودي گروهي از شما بيمار مي‏شوند، گروه ديگر براي به دست آوردن فضل الهي «و كسب روزي» به مسافرت مي‏روند و گروه ديگري در راه خدا جهاد مي‏كنند. پس آن مقداري كه براي شما ممكن است از آن تلاوت كنيد.»(12)
در آيه شريفه سه نوع عذر ذكر شده است اولي جنبه جسماني دارد «بيماري»، دومي جنبه مالي «مسافرت براي كسب و كار» و سومي جنبه ديني دارد كه «جهاد در راه خدا» است. لذا برخي گفته‏اند از اين آيه استفاده مي‏شود كه سعي و تلاش براي اداره زندگي و امرار معاش هم رديف جهاد در راه خدا است، در احاديث نيز داريم: «كسي كه براي تأمين مايحتاج زندگي خانواده‏اش، سعي و تلاش مي‏كند تا اسباب معيشت آنان را فراهم سازد مانند مجاهدان راه خدا است كه در برابر دشمنان مبارزه مسلحانه مي‏نمايند.»(13)

يعني همان‏گونه كه مجاهدان در راه خدا، جانشان را به خطر انداخته و در برابر دشمنان داخلي و خارجي و براي حفظ كشور و سرزمين اسلامي، جان‏فشاني مي‏كنند، كار و كوشش در سنگر اقتصاد نيز چنين نقشي دارد زيرا با سعي و تلاش در سنگر اقتصاد است كه توسعه و پيشرفت محقق مي‏شود، روزنه‏هاي نفوذ و تسلط مسدود شده و جامعه را از ذلت وابستگي، رهايي پيدا كرده ارزشهاي آن، از دست‏برد اجانب حفظ مي‏شود به تاراج نمي‏رود.

جمله‏اي از عبدالله بن مسعود، صحابي معروف پيامبر (ص) نقل شده است كه مي‏گويد: «هر كس متاعي را به يكي از شهرهاي مسلمانان ببرد و زحمات خود را در اين راه براي خداوند محسوب دارد سپس آن را به قيمت عادلانه آن روز بفروشد چنين شخصي در

پيشگاه خداوند به منزله شهيدان است، بعد براي گفتار خود قسمتي از آيه 20 سوره مزمل را قرائت مي‏كند كه: «وَ ءَاخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الاْءَرْضِ» برخي از مفسرين با توجه به حديثي كه در تفسير قرطبي به همين مضمون آمده است، مي‏گويند: عبدالله بن مسعود، جمله فوق را از پيامبر (ص) استفاده كرده است»(14)

در حديث ديگري از پيامبر (ص) مي‏خوانيم: «عبادت هفتاد جزء دارد بهترين جزء از اين هفتاد جزء طلب رزق حلال مي‏باشد.»(15) امام صادق (ع) مي‏فرمايد: «جدم امام سجاد (ع) صبح از منزل براي طلب روزي خارج مي‏شد، شخصي پرسيد كجا تشريف مي‏بريد؟ فرمود: مي‏روم تا به خانواده‏ام صدقه دهم، آن شخص با تعجب پرسيد: صدقه به خانواده؟ حضرت فرمود: هر كس دنبال كسب حلال برود و براي طلب مال و رزق حلال براي عيال و خانواده خود حركت كند مصداق صدقه از جانب خداي سبحان است.»(16)

مراسم حج كه سالي يك‏بار برگزار مي‏گردد از لحاظ شكوه و عظمت عبادي و سياسي، نظيري ندارد اعراب جاهليت، در ايام مراسم حج، فعاليت‏هاي اقتصادي را جايز نمي‏دانستند، ولي دين مبين اسلام، مراسم حج را به عنوان كنگره‏اي عظيم عبادي، سياسي، معرفي مي‏كند و فعاليت‏هاي اقتصادي در موسم حج را نه تنها جايز مي‏داند بلكه آن را امر پسنديده تلقي كرده چنانچه در سوره مائده مي‏خوانيم: «كساني كه براي خشنودي پروردگار و جلب رضاي او و به دست آوردن سود تجاري به قصد زيارت خانه خدا حركت مي‏كنند، نبايد مورد آزار و اذيت و مزاحمت قرار گيرند.»(17)
امام صادق (ع) در جواب سؤالي كه چرا خداوند مردم را به انجام حج و طواف خانه‏اش فرمان داده است مي‏فرمايد: «خداوند انسان را آفريد... و او را به عمل حج، دستور داد كه اطاعت دين و مصالح دنياي آنان را در بر دارد، در موسم حج، مسلمانان از شرق و غرب عالم جمع مي‏شوند با يكديگر آشنا مي‏شوند و براي اين كه هر ملتي از تجارت‏ها و فراورده‏هاي اقتصادي ملت‏هاي ديگر استفاده كنند و با كرايه دادن وسايل نقليه و حمل و نقل... بهره ببرند...»(18)

يكي ديگر از مراسم سياسي عبادي اسلام كه شكوه و عظمت خاصي دارد، بر پايي نماز جمعه است، قرآن كريم در سوره مباركه جمعه، مسلمانان را مورد خطاب قرار داده مي‏فرمايد: «هنگامي كه عبادت خدا، و نماز پرشكوه جمعه را به جا آورديد، در روي زمين، پراكنده شده و از نعمت‏ها و مواهب الهي بهره‏مند شويد.»(19)

از مجموع روايات ياد شده به خوبي مي‏توان استفاده كرد كه سعي و تلاش در چهارچوب قوانين شريعت، به دور از افراط و تفريط، براي اداره زندگي و امرار معاش، جايگاه خاص و ويژه‏اي را در فرهنگ قرآن و آموزه‏هاي ديني و مذهبي به خود اختصاص داده است، علت و فلسفه آن نيز روشن است زيرا كار و كوشش:

اولاً: سستي، تنبلي و دل‏مردگي را از انسان، دور نموده، حركت و نشاط مي‏آفريند و نيز وسيله خوبي براي اشتغال سالم فكري و جسمي مي‏باشد.

ثانيا: با كار و كوشش، نارسايي‏ها و مشكلات اقتصادي بر طرف شده، رفاه و آسايش مطلوب به دست مي‏آيد، انسان‏هاي پر كار و زحمت‏كش، علاوه بر اين كه زندگي خود را سر و سامان داده و تأمين مي‏كنند و آسايش و آرامش براي خانواده‏اش به وجود مي‏آورند، به افراد مستمند و مستحق نيز كمك مي‏كنند.

ثالثاً: اگر آحاد جامعه به تلاش و فعاليت مداوم ادامه دهند، بدون شك، اقتصاد كشور و مملكت نيز روز به روز رونق بيشتري پيدا مي‏كند در نتيجه راه‏هاي نفوذ دشمنان، مسدود مي‏شود. ارزشهاي ديني و فرهنگي جامعه از دست‏برد اجانب محفوظ مي‏ماند.


رابطه بي‏كاري با جرايم
در طرف مقابل، تنبلي و بي‏كاري به عنوان يك پديده شوم، مصايب و مشكلات فراواني را براي افراد و اجتماعات به وجود مي‏آورد. اولين ثمره تلخ و زودرس تنبلي و بي‏كاري، فقر و تهيدستي است، پديده ناميمون كه از آن، به مرگ بزرگ(20) تعبير شده و باعث مي‏شود انسان‏هاي فقير و درمانده، به اعمال خلافي مثل: قتل، دزدي، تجاوز، خودفروشي و بي‏عفتي... مبادرت نمايد و با افراد خلاف‏كار، دوست و آشنا شده و مسير خلاف مثل قاچاق و آدم‏فروشي را در پيش گيرد به امراض لاعلاج، مبتلا شده و پديده خانمانسوز اعتياد دامنگيرش شود، شالوده و اساس زندگيش از هم متلاشي و كانون گرم آن، به جهنم سوزان و غير قابل تحمل تبديل گردد و در نتيجه آثار زيان‏باري در حوزه‏هاي فرهنگ، اقتصاد و امنيت بر پيكر اجتماع وارد خواهد شد.

لذا در احاديث مي‏خوانيم: «خداوند انسان تنبل و پر خواب را مبغوض و افراد بي‏كار را دشمن مي‏دارد.»(21) از پيامبر (ص) نيز نقل شده است: «كسي كه بار خودش را به دوش ديگران مي‏گذارد ملعون است.»(22) امام باقر(ع) نيز فرموده‏اند: «من مردي را كه در كار دنياي خود تنبل باشد دوست ندارم، كسي كه در كار دنياي خود تنبل باشد «با اينكه نتيجه و ثمره آن را به زودي به دست مي‏آورد» در كار آخرتش، تنبل‏تر خواهد بود.»(23) در حديث ديگري مي‏خوانيم: «هنگامي كه موجودات در آغاز با هم ازدواج كردند، تنبلي و ناتواني با هم پيمان زوجيت بستند و فرزندي از آنها به نام فقر متولد شد.»(24) بنابراين سعي و تلاش در فرهنگ اسلامي، ارزش فوق‏العاده‏اي داشته و تنبلي و بي‏كاري به عنوان ضد ارزش معرفي شده است.

از خداوند بزرگ مي‏خواهيم سستي و تنبلي نيروهاي انساني را از جهان اسلام برطرف نموده فقر و تهيدستي را از جوامع مسلمين دور سازد و مجد و عظمت آنان را روز افزون نمايد.
 


پي‌نوشت‌ها
1. سوره ابراهيم، آيه 32 و 34: اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَـوَ تِ وَ الاْءَرْضَ وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَ تِ رِزْقًا لَّكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الاْءَنْهَـرَ * وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دَآئبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ * وَءَاتَئكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَآ...»
2. سوره نحل، آيه 5 تا 8: «وَ الاْءَنْعَـمَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْ‏ءٌ وَ مَنَـفِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ * وَ لَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ * وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَي بَلَدٍ... وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ»
3. سوره نحل، آيه 66: «وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الاْءَنْعَـمِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئغًا لِّلشَّـرِبِينَ * وَمِن ثَمَرَ تِ النَّخِيلِ وَ الاْءَعْنَـبِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَ رِزْقًا حَسَنًا»
4. سوره نجم، آيه 39: «لَّيْسَ لِلاْءِنسَـنِ إِلاَّ مَا سَعَي»
5. سوره رعد، آيه 11 :«إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ»
6. سوره مدثر، آيه 38: «كُلُّ نَفْسِ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»
7. تفسير نمونه، ج 24، ص 238.
8. سوره نحل، آيه 14: «وَ هُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً»
9. سوره ملك، آيه 16:«هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الاْءَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُواْ فِي مَنَاكِبِهَا وَ كُلُواْ مِن رِّزْقِهِ»
10. سوره اسراء، آيه 12: «وَ جَعَلْنَا الَّيْلَ وَ النَّهَارَ ءَايَتَيْنِ فَمَحَوْنَآ ءَايَةَ الَّيْلِ وَ جَعَلْنَآ ءَايَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُواْ»
11. سوره قصص، آيه 73: «وَ مِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ لِتَسْكُنُواْ فِيهِ وَ لِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ...»
12. سوره مزمل، آيه 20: «فَاقْرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْءَانِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَي وَ ءَاخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الاْءَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَ ءَاخَرُونَ يُقَـتِلُونَ فِي‏سَبِيلِ اللَّهِ»
13. وسايل الشيعه، ج 12، ص 23.
14. تفسير نمونه، ج 25، ص 200.
15. وسايل الشيعه، ج 12، ص 19: «العبادة سبعون جزء افضلها طلب الحلال»
16. وسايل الشيعه، ج 12، ص 43.
17. سوره مائده، آيه 2: «وَلاَآ ءَآمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَ نًا»
18. وسائل الشيعه، كتاب حج، ابواب وجوب حج، باب 1، حديث 18.
19. سوره جمعه، آيه 10: «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَوةُ فَانتَشِرُواْ فِي الاْءَرْضِ وَ ابْتَغُواْ مِن فَضْلِ اللَّهِ».
20. نهج البلاغه، كلمات 163: «الفقر الموتُ الاكبر».
21. وسائل الشيعه، ج 12، ص 35: «انّ الله ليبغض العبد النوام و اِنّ الله ليبغض العبد الفارغ».
22. وسائل الشيعه، ج 12، ص 16: «قال رسول الله ملعون ملعون مَن القي كلّه علي الناس»
23. همان، ص 35: «اِنّي لابْغَضُ الرجل من ان يكون كسلاناً عن امر دنياه و مَن كسل عن امر دنياه...
24. الكافي، ج 5، ص 86: «اِنّ الاشيا لَمّا ازدوجت ازدوج الكسل و العجز فنتجا بينهما الفقر».


منبع: ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 281