یادداشت های روزانه (48)

«نقاشی لوح جان خود
انسان با زبان و دست و پا ، چشم و گوش وزبان و... لوح جانش را نقاشی می نماید ، همه انسانهای جهان از گذشته تا کنون سرگرم نقاشی صفحه جان خود بوده اند. هر عملی که انجام می دهند و هر اندیشه ای که در ذهن خود خلق می کنند در شکل دهی این تابلوی جان موثر است.
خلقت این لوح در همه انسانها یکسان است. کارخانه و سازنده و ارسال کننده ، همه لوح ها را به یک میزان ساخته و همه ابزارهای لازم را برای ترسیم زیباترین نقاشی جهان در اختیارانسان قرار داده است. اما آن کسی که دارنده این لوح شده وهمه ابزارهای نقاشی را داراست برای اینکه بتواند بهترین نقاشی هستی را خلق کند و مدال فتبارک الله احسن الخالقین را بگیرد نیاز به استاد راهنما و کتاب تحصیل و آموزش نقاشی دارد. بدین منظور خالق لوح، معلم و هادی و راهنما فرستاد و از طریق این معلم کتاب، لوح جان و شیوه های نقاشی جان و نمونه های متعدد از نقاشی های برنده و بازنده تاریخ را با انشائی بی بدیل توصیف نمود. حتی هنر غیر قابل توصیفی در این در نگارش این کتاب به کار برد که بشر تا به امروز در نمایش این هنر مبهوت است.
همه راز ورمزها و کدهای لازم برای شکوفایی بهترین نقاشی را در اختیار بشر قرار داد. از سن بلوغ امتحان نقاشی با مراقبین متعدد شروع شد و تا زمان مرگ این مسابقه برقرار است. کسی که تقلب کرده، برگه اورا پاره نمی کنند و او را از جلسه اخراج نمی کنند. دستور داد ندامت او را قبول می کنم و حتی با ندامت همه خرابی گذشته نقاشی او را ، با ابزارهای پا ک کنی که در اختیاردارم پاک می کنم تا این لوح به حال اولش برگردد.
وقتی که دوران نقاشی تمام شد بسیاری نمره مردودی می گیرند و نقاشی آنها به آتش شومینه ریخته میشود.  بعضی هم پیروز این مسابقه هستند. نقاشی آنها در جایگاه مخصوص در بارگاه خدایی قرار می گیرد وکلید دربار الهی به آنها داده می شود تا از ملاقات بهترین نقاشان جهان و گفتگوی با آنها لذت برده و زیباترین مراسم پذیرایی با بهترین پذیرایی کنندگان را در اختیار آنها قرار می گیرد. »

 از یادداشت های روزانه، ماه محرم ۱۴۳۱ ، ژانویه  ۲۰۱۰