یادداشت های روزانه (137)

شب قدر، شب شفای انسانیت از بیماری های مزمن انسانی است

شب قدر، شب شفای انسانیت از بیماری های مزمن انسانی که سرتا سر وجود انسان امروزی را تسخیر نموده است بیماری‌های‌ اخلاقی، معنوی، مادی و بیماری‌های عمومی و اجتماعی است که امروز متاسفانه دیده جان انسان را از کار انداخته و بینش را از او گرفته است قلب اورا آلوده نموده و راه شنوایی حقیقت را مسدود نموده و رمضان بویژه شب قدر ورود به شفاخانه الهی و پاک شدن از امراض است
حال این شب کدام یک از شب های سال است؟ ظاهر آیات وروایات و تفسیر ها ماه مبارک رمضان را نشان می دهد. حال که ظاهر چنین است از راه ظاهر باید به باطن رسید نمی شود ظاهر را ندیده گرفت. همه موجودات دنیوی حتی دین دارای ظاهر و باطن هستند که نا پیداست انسان یک جسم دارد و یک روح، حقیقت انسان به روح اوست که ناپیدا است و جهان هستی مرکب از دنیا و آخرت است، جهان واقعی و حیات واقعی به آخرت است که ناپیداست، و ادراک و فهم و شعور، به ادراک حسی و ادراک عقلی تقسیم می شود و بهترین و مهمترین نوع ادراک به ادراک عقلی است که ناپیدا است. دین نیز اینگونه است که ظاهری دارد و باطنی و باطن دین مهمتر از ظاهر آن است و این دو در طول هم هستند یعنی بدون رعایت ظاهر ورود به باطن دین میسر نیست کسانی که تعبد به ظواهر دین را رها کرده اند ره اشتباهی را انتخاب کردند.
ظاهر قرآن می گوید ” شب قدر” قرآن نازل شده است و درک این شب را سخت قلمداد می کند شاید به دلیل ورود قرآن از عوالم بالا که روز است و همه چیز عیان و آشکار است به عالم ناسوتی می آید که بر ناسوتیان و عالم ملک پوشیده و تاریک همانند شب است و همان گونه که درشب همه چیز در نهان است و ناپیدا ست پس حقیقت شب قدرهم ناپیداست.
عالم ماده، عالم ظلمت است. مثلاً در این جهان بسیاری از مسائل بر ما پوشیده است. کسی از دل شخص دیگر خبر ندارد. و لذا می توانیم بگوییم این جهان همیشه شب است، ظلمتکده است، تاریک است، مسائل از یکدیگر پوشیده اند و قیامت روز است و قرآن از قیامت به عنوان روز تعبیر می کند با وجود اینکه خورشیدی در قیامت نیست چون باطن همه چیز آشکار می شود و در ظاهر موجودات تجلی می کند لذا در آن روز «یعرف المجرمون بسیماهم» و «کشفنا عنک غطائک فبصرک الیوم حدید». قیامت روزی است که «وامتازوا الیوم ایها المجرمون» یعنی روز قیامت صف ها از یکدیگر جدا می شوند و دیگر چیزی پوشیده نمی ماند. پس عالم ماده شب است و عالم قیامت و عالم ملکوت و عالم مجردات روز است.
پس تمام عمر دنیا یک شب است و باید در تمام عمر دنیا خدای متعال را عبادت کرد. ولی با توجه به آنکه اولاً ما چنین عمری نداریم و ثانیاً طاقت و توان آنرا نداریم، یک شب- و نه یک روز- را به عنوان سمبل و نشانه عُمر دنیا قرار داده در آن شب خدا را عبادت می کنیم گویا که تمام عمر خداوند را عبادت کرده ایم. پس عُمر دنیا یک شب است و سمبل آن نیز یک شب می باشد تا بین مثال و ممثل شباهتی برقرار شده و آنگونه که دنیای مادی تاریک و ظلمت است در نماد و سمبل آن نیز این تاریکی وجود داشته باشد و عبادت شب قدر به جای عبادت در همه عالَم باشد. اگر می خواستند سمبلی برای قیامت قرار دهند باید یک روز را قرار می دادند و اگر بخواهند سمبلی برای دنیا قرار دهند یک شب را سمبل آن قرار می دهند. البته این نیز روشن است که مثال تنها از یک جهت مطابقت دارد نه از هر جهت. شب تنها از جهت تاریکی و ظلمت نماد و سمبل دنیا است و نه از جهت دیگر.

از یادداشت های روزانه، ژوئیه ۲۰۱۳ - در آستانه شب های قدر